2014-10-11، 07:28
☆برادران "یوسف"وقتی می خواستند"یوسف"را درچاه بیفکنند☆
☆"یوسف"لبخندی زد. . . .☆
☆یهودا پرسید:چرا خندیدی. . .؟☆
☆اینجا که جای خنده نیست. . . . . .!!☆
☆"یوسف"لبخندی زد. . . .☆
☆یهودا پرسید:چرا خندیدی. . .؟☆
☆اینجا که جای خنده نیست. . . . . .!!☆
☆"یوسف" گفت:. . .☆
☆روزی دراین فکر بودم که چگونه کسی می تواند☆
☆به من اظهار دشمنی کند. . .☆
☆با وجود برادران نیرومندی چون شما دارم. . .☆★اینک "خداوند" همین برادران را بر من"مسلط"کرد★
☆تا بدانم که غیر "خدا" تکیه گاهی نیست. . .☆★واین چاه نشینی امروز من. . . .★
★"تاوان" تکیه دادن به "خلق خداست"★
☆روزی دراین فکر بودم که چگونه کسی می تواند☆
☆به من اظهار دشمنی کند. . .☆
☆با وجود برادران نیرومندی چون شما دارم. . .☆★اینک "خداوند" همین برادران را بر من"مسلط"کرد★
☆تا بدانم که غیر "خدا" تکیه گاهی نیست. . .☆★واین چاه نشینی امروز من. . . .★
★"تاوان" تکیه دادن به "خلق خداست"★
موفقیت یک انتخاب است نه یک اتفاق