2013-11-20، 12:59
بعد از اشنای اصول قدم یک و بعد از اینکه فهمید م عاجز و نا توانم این حس درونم شعله وز می شود که من بوسیله مصرف مواد تمام نیزوخای محرک مثبت درونم را خنصا کرده بودم و نیاز است برای سامان بخشیدن و ابادانی شهر خراب حرکتی از خود نشان داهم برای پیش برد وان لازم است قدم های بعدی در زندگی به اجرای عمل بگذازم به این درک برسم که جون بماری مرموض لا علاجی دارم حتما باید این اصول را در زندگی بکار ببندم با صداقت از خود بپرسم ایا من از دست اویز ها خودم دست برداشته ام ایا در پی رعایت اصول روحانی قدم یک هستم ایا روش جدید برای زندگی پیدا کرده ام و باید توسط یک نیروی برتر تباه نشدن بیماریم رامتوقف کنم و بر ای شناخت ان نیروی برتر وارد قدم سوم شوم
تالار گفتمان انجمن بانیان بهبودی