2014-12-22، 01:08
دلبستگی عبارت است از داشتن پیوندی عاطفی با فردی دیگر که آن فرد میتواند از اعضای خانواده، دوستان و یا هر شخص دیگری که با او رابطه ای احساسی و عاطفی داریم باشد. دلبستگی یکی از مهمترین عوامل پایداری روابط بین فردیست.
ولی در وابستگی رابطه منطقی وجود ندارد و بر اثر احساسات و هیجانات زودگذر در فرد شکل میگیرد.
شاید درطول روز، تکرار تعاملات افراد با اشخاص مختلف چه در محیط کار و چه در محیط دانشگاه، تبدیل به عادت و در نتیجه وابستگی شود. کمتر پیش میآید که فردی با تمام همکلاسان و یا همکاران خود رابطه عاطفی و در نهایت دلبستگی پیدا کند.
معمولا افراد به کسانی که از نظر احساسی بیشتر در ارتباطند شدیدتر دلبسته میشوند. از همینجا میتوان دریافت وابستگی مسئلهایست که تا حدود زیادی مادیست و حالت معنوی دلبستگی در وابستگی کمتر بوده و شاید بتوان گفت اصلا دیده نمیشود.
معمولا دلبستگی از وابستگی عاقلانهتر و منطقیتر است چون بعد از یک رابطه منطقی به وجود میآید بنابراین وابستگی فقط بین دو فرد رخ نمیدهد بلکه در واقع در سطوحی بسیار ظریفتر از آنچه فکر می کنید در حال وقوع است.شما ممکن است به تصویر ذهنیای که از خود دارید وابسته شوید و اگر کوچکترین خللی در آن ایجاد شود پیشان خاطر گردید.
برای همین انتقادناپذیر شوید.شما ممکن است به خاطرات خود وابسته شوید و به شکل وسواس گونهای سعی کنید که آنها را فراموش نکنید. به همین دلیل پیوسته به گذشته بچسبید.شما ممکن است به یادگاریهایی که دارید یا هدایایی که به شما دادهاند وابسته شوید و نخواهید که آنها را از دست بدهید و چون گنج نگهشان دارید.
دلبستگی کاملا از وابستگی جداست.
وقتی دل همسرمتان برای شما تنگ میشود معنایش این نیست که بی برو برگرد به شما وابسته شده است. و اگر همسرتان به شما وابسته شده معنایش این نیست که دلبسته شماست.دلبستگی باید پرورش یابد و در جهت درست هدایت شود.
دلبستگی باعث میشود تا فرد آرام و قرار بیابد و دست از جستجوی دنیای بیرون بردارد.
دلبستگی مایهء رسیدن به کمال است.
دلبستگی، بین دوستان و اعضای خانواده سبب تداوم و تعادل روابط میشود.
یک رابطهء خوب یعنی ، یک انسان و خوشحال و راضی.
ولی در وابستگی رابطه منطقی وجود ندارد و بر اثر احساسات و هیجانات زودگذر در فرد شکل میگیرد.
شاید درطول روز، تکرار تعاملات افراد با اشخاص مختلف چه در محیط کار و چه در محیط دانشگاه، تبدیل به عادت و در نتیجه وابستگی شود. کمتر پیش میآید که فردی با تمام همکلاسان و یا همکاران خود رابطه عاطفی و در نهایت دلبستگی پیدا کند.
معمولا افراد به کسانی که از نظر احساسی بیشتر در ارتباطند شدیدتر دلبسته میشوند. از همینجا میتوان دریافت وابستگی مسئلهایست که تا حدود زیادی مادیست و حالت معنوی دلبستگی در وابستگی کمتر بوده و شاید بتوان گفت اصلا دیده نمیشود.
معمولا دلبستگی از وابستگی عاقلانهتر و منطقیتر است چون بعد از یک رابطه منطقی به وجود میآید بنابراین وابستگی فقط بین دو فرد رخ نمیدهد بلکه در واقع در سطوحی بسیار ظریفتر از آنچه فکر می کنید در حال وقوع است.شما ممکن است به تصویر ذهنیای که از خود دارید وابسته شوید و اگر کوچکترین خللی در آن ایجاد شود پیشان خاطر گردید.
برای همین انتقادناپذیر شوید.شما ممکن است به خاطرات خود وابسته شوید و به شکل وسواس گونهای سعی کنید که آنها را فراموش نکنید. به همین دلیل پیوسته به گذشته بچسبید.شما ممکن است به یادگاریهایی که دارید یا هدایایی که به شما دادهاند وابسته شوید و نخواهید که آنها را از دست بدهید و چون گنج نگهشان دارید.
دلبستگی کاملا از وابستگی جداست.
وقتی دل همسرمتان برای شما تنگ میشود معنایش این نیست که بی برو برگرد به شما وابسته شده است. و اگر همسرتان به شما وابسته شده معنایش این نیست که دلبسته شماست.دلبستگی باید پرورش یابد و در جهت درست هدایت شود.
دلبستگی باعث میشود تا فرد آرام و قرار بیابد و دست از جستجوی دنیای بیرون بردارد.
دلبستگی مایهء رسیدن به کمال است.
دلبستگی، بین دوستان و اعضای خانواده سبب تداوم و تعادل روابط میشود.
یک رابطهء خوب یعنی ، یک انسان و خوشحال و راضی.
خدایا چه کسی تو رادراغوش گرفته که اینچنین ارامی؟ Д Ŧ Ŀ ã s