2014-12-23، 03:20
بخشیدن انتخابی است که در زندگی با آن روبرو میگردیم و آنجاست که خواست و اراده ما دچار بحران میگردد. ما تصمیم بر این میگیریم که با ناراحتی و تنفری که در مورد فرد دیگری در ما هست، روبرو شویم تا بتوانیم او را از دل ببخشیم. از آنجا که خدا هم از ما انجام این امر را میطلبد، پس این امر چیزی است که انجام آن در قدرت ما هست، زیرا خدا چیزی از ما نخواهد خواست اگر بداند که انجام آن در قدرت ما نیست.
ولی بخشیدن دیگران برای ما امری بسیار مشکل مینماید زیرا با آن مفهومی که از عدالت در ذهن ما هست منافات دارد.چرا بخشیدن در آزادی ما اینقدر مهم است؟ زیرا خداوند آنچه را که سزاوار آن بودیم به ما نداد. خدا آنچه را که به آن احتیاج داشتیم به ما عطا کرد، آنهم بر اساس رحمت خود . ما باید چنانکه خود بخشیده شدهایم، ببخشیم.
بخشیدن دیگران بخاطر نفعی است که خود ما بیشتر از آن بهرهمند میشویم تا دیگران! زمانی که دیگران را میبخشیم، خود ما آزاد میگردیم.
فراموش کردن شاید نتیجهای از بخشیدن باشد ولی به هیچوجه نمیتواند خود بخشیدن باشد. زمانی که ما گذشته را بیرون کشیده و از آن به ضد دیگران استفاده میکنیم یعنی اینکه آنها را نبخشیدهایم.بخشیدن فراموش کردن نیست. بسیاری از مردم تلاش میکنند که فراموش کنند ولی در عمل میبینند که قادر به انجام اینکار نیستند.
ولی خدا که آگاه و عالم بر همه چیز است، چطور میتواند فراموش کند؟ فراموش کردن شاید نتیجهای از بخشیدن باشد ولی به هیچوجه نمیتواند خود بخشیدن باشد.
زمانی که ما گذشته را بیرون کشیده و از آن به ضد دیگران استفاده میکنیم، به این معنی است که آنها را نبخشیدهایم.ما بخاطر آن کار غلطی که نسبت به ما انجام شده، بیشتر طالب تلافی و انتقام هستیم. ولی خداوند دوست ندارد که ما به دنبال انتقام باشیم .اگر ما آنهایی را که نسبت به ما خطا کردهاند، از قلاب خود رها نکنیم، خود ما به قلاب آنها و قلاب گذشته گرفتار خواهیم بود که آن هم یعنی اینکه دائم در رنج و عذاب زندگی کنیم. باید به این عذاب پایان داد. باید دیگران را از قلاب خود رها کنیم. ما دیگران را بخاطر خود آنها نمیبخشیم بلکه بخاطر شخص خودمان میبخشیم. احتیاج شما بـه شما به بخشیدن دیگران مطلبی نیست که صرفاً بین شما و دیگران باشد، بلکه مطلبی است که بین شما و خداست.
ولی بخشیدن دیگران برای ما امری بسیار مشکل مینماید زیرا با آن مفهومی که از عدالت در ذهن ما هست منافات دارد.چرا بخشیدن در آزادی ما اینقدر مهم است؟ زیرا خداوند آنچه را که سزاوار آن بودیم به ما نداد. خدا آنچه را که به آن احتیاج داشتیم به ما عطا کرد، آنهم بر اساس رحمت خود . ما باید چنانکه خود بخشیده شدهایم، ببخشیم.
بخشیدن دیگران بخاطر نفعی است که خود ما بیشتر از آن بهرهمند میشویم تا دیگران! زمانی که دیگران را میبخشیم، خود ما آزاد میگردیم.
فراموش کردن شاید نتیجهای از بخشیدن باشد ولی به هیچوجه نمیتواند خود بخشیدن باشد. زمانی که ما گذشته را بیرون کشیده و از آن به ضد دیگران استفاده میکنیم یعنی اینکه آنها را نبخشیدهایم.بخشیدن فراموش کردن نیست. بسیاری از مردم تلاش میکنند که فراموش کنند ولی در عمل میبینند که قادر به انجام اینکار نیستند.
ولی خدا که آگاه و عالم بر همه چیز است، چطور میتواند فراموش کند؟ فراموش کردن شاید نتیجهای از بخشیدن باشد ولی به هیچوجه نمیتواند خود بخشیدن باشد.
زمانی که ما گذشته را بیرون کشیده و از آن به ضد دیگران استفاده میکنیم، به این معنی است که آنها را نبخشیدهایم.ما بخاطر آن کار غلطی که نسبت به ما انجام شده، بیشتر طالب تلافی و انتقام هستیم. ولی خداوند دوست ندارد که ما به دنبال انتقام باشیم .اگر ما آنهایی را که نسبت به ما خطا کردهاند، از قلاب خود رها نکنیم، خود ما به قلاب آنها و قلاب گذشته گرفتار خواهیم بود که آن هم یعنی اینکه دائم در رنج و عذاب زندگی کنیم. باید به این عذاب پایان داد. باید دیگران را از قلاب خود رها کنیم. ما دیگران را بخاطر خود آنها نمیبخشیم بلکه بخاطر شخص خودمان میبخشیم. احتیاج شما بـه شما به بخشیدن دیگران مطلبی نیست که صرفاً بین شما و دیگران باشد، بلکه مطلبی است که بین شما و خداست.
خدایا چه کسی تو رادراغوش گرفته که اینچنین ارامی؟ Д Ŧ Ŀ ã s