2014-12-23، 02:40
من در گذشته فکر میکردم عاجز به افراد گدا و افلیج ها و معلولین و سالمندانی که توانایی انجام امور خودشان را ندارند، عاجز هستند. اما با ورود به انجمن سرطانی های ایران متوجه معنی جدید و قابل پذیرش تری شدم و اون این که من وقتی سعی در کنترل و تغییر کسی و چیزی و رفتار و اعمالی را دارم، اما نمیتوانم و بلکه خودم تحت تأثیر و کنترل آنها قرار بگیرم و توانایی رهایی از دست آنها را نداشته باشم. متوجه شدم در مقابل کنترل و کنار گذاشتن آنها عاجز و ناتوان هستم، من بیشتر به قدرت اراده وغیرت و دانش و تجربیات تنها خودم اتکا داشتم و با این ابزارها قادر نیستم، خیلی از عادتهای فکری و عاطفی و رفتارهایی که از روی اجبار و در بی اختیاری انجام میدهم را کنار بگذارم و در مقابلشان عاجز و برای رهایی از آنها ناتوان و بیقدرت هستم...