2014-12-23، 11:08
بیماری سرطان بیماری نبود و مشارکت ندادن از اراده و قدرت انرژی خداوند، در امورزندگی و نداشتن ارتباط درست معنوی است. که با موتور ترس و استرس و نگرانی و کنترل کردن این و آن و مداخله در کار دیگران و فراموش کردن خواست و احساسات و عواطف راه می افتد و با سم نیکوتین هم روش شده و فعال شده است. من مجبور شدم برای تامین امنیت بخاطر برطرف کردن ترس و استرس به سمت اشخاص و روابط و استفاده کردن از الکل و سیگار و مواد مخدر و بازیهای هیجانی مانند قمار و شرطبندی و رفیق بازی گرایش پیدا کردم. من بخاطر ارتباط نداشتن با خداوند اجازه دادم شیطان در وجودم لانه کند و من را به سمت خلاف و خطا و اشتباه هدایت کند و من هم سلامتی و ارزشمندی خودم را به مخاطره می انداختم و اصلاً به خودم اهمیت نمیدادم. همین بی اهمیتی به تن و روان و روحم باعث طغیان سیستم حیاتی ام شد و هرچه با سرفه های زیاد بخاطر سیگار و چپق و قلیان اعتراض کرد. من چنان از سلامتی و بهداشت خودم غافل بودم، که بدنم برای اطلاع من با درد و بیماری عدم رضایت خودش را از عملکرد و بی اعتنایی ام باعث شد، که سیستم دفاعی بدنم به نام امو سیستم ضعیف شود و سلولهای ناهنجار سرطانی شد...