2014-12-26، 03:39
مقام زن از دیدگاه اسلام
اسلام در حق زن نظريهاي ابداع كرده كه از روزي كه جنس بشر پا به عرصهي دنيا گذاشت تا آن روز، چنين طرز تفكري در مورد زن وجود نداشت. اسلام در اين نظريهي خود، با تمام مردم جهان در افتاده و زن را آن طور كه هست و بر آن اساسي كه آفريده شده به جهان معرفي كرده اساسي كه به دست بشر منهدم شده و آثارش نيز محو گشته بود. اسلام عقايد و آرائي كه مردم دربارهي زن داشتند و رفتاري كه عملاً با زن ميكردند را بياعتبار نمود و خط بطلان بر آنها كشيد.
قرآن با كمال صراحت در آيات متعددي ميفرمايد: كه زنان را از جنس مردان و از سرشتي نظير سرشت مردان آفريدهايم.
- قرآن دربارهي آدم اول ميگويد: «همهي شما را از يك پدر آفريديم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار داديم.»
- دربارهي همهي آدميان ميگويد: «خداوند از جنس خود شما براي شما همسر آفريد.»
ديدگاه قرآن نسبت به زنان متفاوت از مردان نيست. آنها هر دو، مخلوقات خداوند هستند كه هدف والاي آنها بر روي زمين عبادت خداوند و عمل صالح و پرهيز از شيطان و بدي است. آنها هر دو، بر طبق آن پاداش ميگيرند.
- قرآن هرگز نميگويد كه زنان دروازهي شيطان هستند و يا طبيعتاً اغواگر و فريبكارند و نيز نميگويد كه مرد تمثال خداست. همه بر طبق قرآن مخلوقات خداوندند.
- نقش زن بر روي زمين فقط زاييدن نوزاد نيست. او بايسته است كه همان اعمال خوبي كه مردان انجام ميدهند را انجام دهد.
- قرآن هرگز نميگويد كه هيچ زن درستكاري وجود ندارد.
در مقابل، قرآن همهي مؤمنان را، چه مرد و چه زن، به تبعيت از آن دسته از زنان كه مانند حضرت مريم (س) و آسيه زن فرعون هستند راهنمايي ميكند
«و باز خداوند مثل ميزند براي مؤمنان آسيه زن فرعون را هنگامي كه (از شوهرش بيزاري جست) و عرض كرد: بار الها (من از قصر فرعون و عزّ دنيوي گذشتم) تو براي من خانهاي در بهشت بنا كن و مرا از شر فرعون كافر و كردارش و از قوم ستمكار او نجات بخش، و يادآور عمل مريم دختر عمران را كه رحمش را پاكيزه داشتيم، آن گاه در او روح قدسي خويش دميديم كه آن مريم تصديق كرد كلمات پروردگار خود و كتب آسماني را با كمال ايمان و از بندگان فرمانبردار ما بود.»
«پس خدا دعاهاي ايشان را اجابت كرد كه البته من كه پروردگارم عمل هيچ كس از مرد و زن، بي مزد نگذارم، بعضي از مردم بر برخي برتري ندارند مگر به طاعت و معرفت.»
«هر كس از مرد و زن، كار نيكي، به شرط ايمان به خداي، به جاي آورد، ما او را در زندگي خوش و با سعادت زنده ميگردانيم و اجري بسيار بهتر از عمل نيكي كه كرده به او عطا ميكنيم.»
اسلام هيچ تفاوتي بين پسر و دختر قايل نيست و حتي تولد دختر را هديه از جانب خداوند ميداند؛ همانند تولد يك پسر، در قرآن حتي به تولد دختر به عنوان يك هديه اشاره ميكند.
- «خداست تنها مالك آسمانها و زمين، هر چه را كه بخواهد ميآفريند، به هر كه بخواهد فرزند دختر و به هر كس بخواهد فرزند پسر عطا ميكند.»
- «هر كس دخترش را بزرگ گرداند و با او رفتار نيك داشته باشد، آنها از جانب خداوند، در مقابل آتش دوزخ حراست خواهند شد.»
اسلام شخصيت مستقل زن را تضمين كرده است. شوهر اجازه ندارد كه سهمي در مايمكلك همسرش داشته باشد، مگر آنهايي را كه همسر با رضايت كامل و آزادانه به او تقديم كرده است
- «و مهريه زنان را در كمال رضايت و طيب خاطر بپردازيد، پس اگر چيزي از مهر خود را از روي رضا و خشنودي به شما بخشيدند برخوردار شويد كه آن شما را حلال و گوارا خواهد بود.
- زوج و زوجه هر دو از يكديگر ارث ميبرند، علاوه بر اين، در اسلام، زن متأهل استقلال شخصيتي و قانونياش را و نام و نامخانوادگياش را حفظ ميكند.
بنابر آنچه گفته شد ثابت ميشود كه مرد و زن دو فرد، از يك نوع و از يك جوهرند، جوهري كه نامش انسان است، چون تمامي آثاري كه از انسانيت در صنف مرد مشاهده شده، در صنف زن نيز مشاهده شده است، (اگر در مرد فضائلي از قبيل سخاوت، شجاعت، علم، خويشتنداري و امثال آن ديده شده در صنف زن نيز ديده شده است) آن هم بدون هيچ تفاوت، بطور مسلم ظهور آثار نوع، دليل بر تحقق خود نوع است.
پس صنف زن نيز انسان است، بله اين دو صنف در بعضي از آثار مشتركه (نه آثار مختصه از قبيل حامله شدن و امثال آن) از نظر شدت و ضعف اختلاف دارند ولي صرف شدن و ضعف در بعضي از صفات انسانيت، باعث آن نميشود كه بگوييم نوعيت در صنف ضعيف باطل شده و او ديگر انسان نيست.
و با اين بيان روشن ميشود كه رسيدن به هر درجه از كمال كه براي يك صنف ميسر و مقدور است براي صنف ديگر نيز ميسور و ممكن است و يكي از مصاديق آن استكمال معنوي، كمالاتي است كه از راه ايمان به خدا و اطاعت و تقرب به درگاه او حاصل ميشود
اسلام در حق زن نظريهاي ابداع كرده كه از روزي كه جنس بشر پا به عرصهي دنيا گذاشت تا آن روز، چنين طرز تفكري در مورد زن وجود نداشت. اسلام در اين نظريهي خود، با تمام مردم جهان در افتاده و زن را آن طور كه هست و بر آن اساسي كه آفريده شده به جهان معرفي كرده اساسي كه به دست بشر منهدم شده و آثارش نيز محو گشته بود. اسلام عقايد و آرائي كه مردم دربارهي زن داشتند و رفتاري كه عملاً با زن ميكردند را بياعتبار نمود و خط بطلان بر آنها كشيد.
قرآن با كمال صراحت در آيات متعددي ميفرمايد: كه زنان را از جنس مردان و از سرشتي نظير سرشت مردان آفريدهايم.
- قرآن دربارهي آدم اول ميگويد: «همهي شما را از يك پدر آفريديم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار داديم.»
- دربارهي همهي آدميان ميگويد: «خداوند از جنس خود شما براي شما همسر آفريد.»
ديدگاه قرآن نسبت به زنان متفاوت از مردان نيست. آنها هر دو، مخلوقات خداوند هستند كه هدف والاي آنها بر روي زمين عبادت خداوند و عمل صالح و پرهيز از شيطان و بدي است. آنها هر دو، بر طبق آن پاداش ميگيرند.
- قرآن هرگز نميگويد كه زنان دروازهي شيطان هستند و يا طبيعتاً اغواگر و فريبكارند و نيز نميگويد كه مرد تمثال خداست. همه بر طبق قرآن مخلوقات خداوندند.
- نقش زن بر روي زمين فقط زاييدن نوزاد نيست. او بايسته است كه همان اعمال خوبي كه مردان انجام ميدهند را انجام دهد.
- قرآن هرگز نميگويد كه هيچ زن درستكاري وجود ندارد.
در مقابل، قرآن همهي مؤمنان را، چه مرد و چه زن، به تبعيت از آن دسته از زنان كه مانند حضرت مريم (س) و آسيه زن فرعون هستند راهنمايي ميكند
«و باز خداوند مثل ميزند براي مؤمنان آسيه زن فرعون را هنگامي كه (از شوهرش بيزاري جست) و عرض كرد: بار الها (من از قصر فرعون و عزّ دنيوي گذشتم) تو براي من خانهاي در بهشت بنا كن و مرا از شر فرعون كافر و كردارش و از قوم ستمكار او نجات بخش، و يادآور عمل مريم دختر عمران را كه رحمش را پاكيزه داشتيم، آن گاه در او روح قدسي خويش دميديم كه آن مريم تصديق كرد كلمات پروردگار خود و كتب آسماني را با كمال ايمان و از بندگان فرمانبردار ما بود.»
«پس خدا دعاهاي ايشان را اجابت كرد كه البته من كه پروردگارم عمل هيچ كس از مرد و زن، بي مزد نگذارم، بعضي از مردم بر برخي برتري ندارند مگر به طاعت و معرفت.»
«هر كس از مرد و زن، كار نيكي، به شرط ايمان به خداي، به جاي آورد، ما او را در زندگي خوش و با سعادت زنده ميگردانيم و اجري بسيار بهتر از عمل نيكي كه كرده به او عطا ميكنيم.»
اسلام هيچ تفاوتي بين پسر و دختر قايل نيست و حتي تولد دختر را هديه از جانب خداوند ميداند؛ همانند تولد يك پسر، در قرآن حتي به تولد دختر به عنوان يك هديه اشاره ميكند.
- «خداست تنها مالك آسمانها و زمين، هر چه را كه بخواهد ميآفريند، به هر كه بخواهد فرزند دختر و به هر كس بخواهد فرزند پسر عطا ميكند.»
- «هر كس دخترش را بزرگ گرداند و با او رفتار نيك داشته باشد، آنها از جانب خداوند، در مقابل آتش دوزخ حراست خواهند شد.»
اسلام شخصيت مستقل زن را تضمين كرده است. شوهر اجازه ندارد كه سهمي در مايمكلك همسرش داشته باشد، مگر آنهايي را كه همسر با رضايت كامل و آزادانه به او تقديم كرده است
- «و مهريه زنان را در كمال رضايت و طيب خاطر بپردازيد، پس اگر چيزي از مهر خود را از روي رضا و خشنودي به شما بخشيدند برخوردار شويد كه آن شما را حلال و گوارا خواهد بود.
- زوج و زوجه هر دو از يكديگر ارث ميبرند، علاوه بر اين، در اسلام، زن متأهل استقلال شخصيتي و قانونياش را و نام و نامخانوادگياش را حفظ ميكند.
بنابر آنچه گفته شد ثابت ميشود كه مرد و زن دو فرد، از يك نوع و از يك جوهرند، جوهري كه نامش انسان است، چون تمامي آثاري كه از انسانيت در صنف مرد مشاهده شده، در صنف زن نيز مشاهده شده است، (اگر در مرد فضائلي از قبيل سخاوت، شجاعت، علم، خويشتنداري و امثال آن ديده شده در صنف زن نيز ديده شده است) آن هم بدون هيچ تفاوت، بطور مسلم ظهور آثار نوع، دليل بر تحقق خود نوع است.
پس صنف زن نيز انسان است، بله اين دو صنف در بعضي از آثار مشتركه (نه آثار مختصه از قبيل حامله شدن و امثال آن) از نظر شدت و ضعف اختلاف دارند ولي صرف شدن و ضعف در بعضي از صفات انسانيت، باعث آن نميشود كه بگوييم نوعيت در صنف ضعيف باطل شده و او ديگر انسان نيست.
و با اين بيان روشن ميشود كه رسيدن به هر درجه از كمال كه براي يك صنف ميسر و مقدور است براي صنف ديگر نيز ميسور و ممكن است و يكي از مصاديق آن استكمال معنوي، كمالاتي است كه از راه ايمان به خدا و اطاعت و تقرب به درگاه او حاصل ميشود
خدایا چه کسی تو رادراغوش گرفته که اینچنین ارامی؟ Д Ŧ Ŀ ã s