2014-12-31، 12:28
کم کم بهبودی را در گوشت و پوست و استخوانم حس می کنم...
حس خوشی دارم ...
سرخوشم...
تعریف کردنش سخت است و باور اگر این دوره را نکشیده باشی
گنگ است و مبهم..
نمی فهمی چه می گویم تا لذت درد را نکشیده باشی..
هم می خواهی که به زندگی بازگردی و عادی شوی..
و هم از عادی شدن می ترسی و دوست تر می داری
در این سرخوشی مدام غرق شوی..
و غوطه بخوری در بیم موج و امید نجات..
سبکباران ساحل ها نباشی...
وسط گردابی و دریایی باشی که در اعماق دل می جوشد
و قطره های اندکی از آن چون موج فروخورده ای
سر از دو چاک میان پلک ها در می آورد
هر روز بیدار شوی به امید نجات...
هم می خواهی که به زندگی بازگردی و عادی شوی..
و هم از عادی شدن می ترسی و دوست تر می داری
در این سرخوشی مدام غرق شوی..
و غوطه بخوری در بیم موج و امید نجات..
سبکباران ساحل ها نباشی...
وسط گردابی و دریایی باشی که در اعماق دل می جوشد
و قطره های اندکی از آن چون موج فروخورده ای
سر از دو چاک میان پلک ها در می آورد
هر روز بیدار شوی به امید نجات...
موفقیت یک انتخاب است نه یک اتفاق