2014-12-31، 04:08
گاهی آنقدر در روز مرگی غرق می شویم
که فراموش می کنیم ساده ترین داشته های ما
شاید آرزوی فرد دیگری باشد
ما از امر ونهی پدر کلافه هستیم و
دیگری در آرزوی شنیدن صدای پدرش
ما از باب میل نبودن غذا به جان مادرمان غر می زنیم
ودیگری در حسرت صدا کردن نامش وشنیدن جوابش از گرما می نالیم
از سرما فرار میکنیم
در جمع ازشلوغی کلافه می شویم
ودر خلوت از تنهایی بغض می کنیم .
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و
آخر هفته هم بی حوصلگی مان را گردن غروب جمعه می اندازیم .
شاید بهتر باشد گاهی فکر کنیم همه زندگی مان معجزه است .
همین که میخوابیم ، بیدار می شویم نفس میکشیم ،
همین که خورشید طلوع میکند ؛ مهتاب میتابد ،
باران بی منت می بارد
تمام اینها بهانه ی ساده ای است برای یک لبخند .
که فراموش می کنیم ساده ترین داشته های ما
شاید آرزوی فرد دیگری باشد
ما از امر ونهی پدر کلافه هستیم و
دیگری در آرزوی شنیدن صدای پدرش
ما از باب میل نبودن غذا به جان مادرمان غر می زنیم
ودیگری در حسرت صدا کردن نامش وشنیدن جوابش از گرما می نالیم
از سرما فرار میکنیم
در جمع ازشلوغی کلافه می شویم
ودر خلوت از تنهایی بغض می کنیم .
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و
آخر هفته هم بی حوصلگی مان را گردن غروب جمعه می اندازیم .
شاید بهتر باشد گاهی فکر کنیم همه زندگی مان معجزه است .
همین که میخوابیم ، بیدار می شویم نفس میکشیم ،
همین که خورشید طلوع میکند ؛ مهتاب میتابد ،
باران بی منت می بارد
تمام اینها بهانه ی ساده ای است برای یک لبخند .
خدایا چه کسی تو رادراغوش گرفته که اینچنین ارامی؟ Д Ŧ Ŀ ã s