2015-02-11، 11:01
بیماری اعتیاد قبل از مصرف مواد مخدر در وجودم با لجبازی و قهر و خشم و خودمحوری و بددهنی و دروغ و دزدی و توهین و افترا و تهمت به دیگران و بسیاری از نواقص شخصیتی به همه اطرافیان و خودم و اعضای خانواده صدمه زدم و چون به قمارهم اعتیاد داشتم، بیشترین سهم درمادیم را پای میز قمار و لاتاری و شرطبندی به باد میدادم. آنقدر کینه و رنجش در وجودم تلنبار شده بود، که میخواستم و اگر از دستم بر میآمد، نسل بشر را از روی زمین بردارم و آرزو داشتم، دکمه راکتورهای اتمی همه کشورها را باهم فشار میدادم و تمام کره زمین نابود میشد. از شادی و تفریح و خنده و خوشحالی مردم بدم میآمد و به همه کینه و نفرت داشتم. اما وقتی بصورت مستمر شروع به مصرف مواد مخدر کردم، چندین سال دیدگاهم به انسان و جهان مثبت بود و منهم با دیگران خوش میشدم و میخندیدم، تا عاقبت متوجه شدم که مواد مخدر به آرامی من و زندگیم را تحت اختیار خودش در آورده است و از آن موقع شروع به ترک کردم. رنجشهای گذشته بطور فعال نسبت بدیگران بسیار زیاد بود و زیادتر شد و من دشمنی بغیر از دیگران را نمیدیدم. احساس کینه و نفرت و رنجش دائم به هردلیل از مردم داشتم و احساس میکردم مردم در بدبختی من شرکت مستقیم دارند. من هم چه ازطریق استفاده از نواقصم، چه از طریق مواد مخدر و اخلاق بدو بدرفتاری و چه از نظر گفتار و کردار زشت رفتار شده بودم و از هر طریقی که میتوانستم خصوصاً رفتارهای عاطفی و احساساتی و سوءاستفاده مالی بود.