2015-04-18، 09:04
میخواهم برگردم به روزهای کودکی ...
آن زمان ها که پدر تنها قهرمان بود ...
عشق تنها در آغوش مادر خلاصه میشد ...
بالاترین نقطه ی زمین شانه های پدر بود ...
بدترین دشمنانم خواهر برادهای خودم بودند...
تنها دردم زانوهای زخمی ام بودند ...
تنها چیزی که می شکست ، اسباب بازیم بود ...
و معنای خداحافظی تا فردا بود ...
آن زمان ها که پدر تنها قهرمان بود ...
عشق تنها در آغوش مادر خلاصه میشد ...
بالاترین نقطه ی زمین شانه های پدر بود ...
بدترین دشمنانم خواهر برادهای خودم بودند...
تنها دردم زانوهای زخمی ام بودند ...
تنها چیزی که می شکست ، اسباب بازیم بود ...
و معنای خداحافظی تا فردا بود ...
خدا را دوست دارم ....
*********** ابر را در بيكرانه آسمان ميگرياند ، تا غنچه ي حقيري را روي زمين بخنداند ....