2013-11-26، 09:46
دشت
در نوازش های باد
در گل لبخند دهقانان شاد
در سرود نرم رود
خون گرم زندگی جوشیده بود
نوشخند مهر آب
آبشار آفتاب
در صفای دشت من کوشیده بود
شبنم آن دشت از پاکیزگی
گوییا خورشید را نوشیده بود
روزگاران گشت و...گشت
داغ بر دل دارم از این سرگذشت
داغ بر دل دارم از مردان دشت
یاد باد آن خوش نوا آواز دهقانان دشت
یاد باد آن دلنشین آهنگ رود
یاد باد آن مهربانی های باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
دشت با اندوه تلخ خویش تنها مانده است
زان همه سرسبزی و شور و نشاط
سنگلاخی سرد بر جا مانده است
آسمان از ابر غم پوشیده است
چشمه سار لاله ها خوشیده است
جای گندم های سبز
جای دهقانان شاد
خار های جانگزا جوشیده است
بانگ بر می دارم از دل:
خون چکید از شاخ گل باغ و بهاران را چه شد؟
دوستی کی آخر آمد؟ دوستداران را چه شد؟
سرد و سنگین کوه می گوید جواب
خاک خون نوشیده است
فریدون مشیری
در نوازش های باد
در گل لبخند دهقانان شاد
در سرود نرم رود
خون گرم زندگی جوشیده بود
نوشخند مهر آب
آبشار آفتاب
در صفای دشت من کوشیده بود
شبنم آن دشت از پاکیزگی
گوییا خورشید را نوشیده بود
روزگاران گشت و...گشت
داغ بر دل دارم از این سرگذشت
داغ بر دل دارم از مردان دشت
یاد باد آن خوش نوا آواز دهقانان دشت
یاد باد آن دلنشین آهنگ رود
یاد باد آن مهربانی های باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
دشت با اندوه تلخ خویش تنها مانده است
زان همه سرسبزی و شور و نشاط
سنگلاخی سرد بر جا مانده است
آسمان از ابر غم پوشیده است
چشمه سار لاله ها خوشیده است
جای گندم های سبز
جای دهقانان شاد
خار های جانگزا جوشیده است
بانگ بر می دارم از دل:
خون چکید از شاخ گل باغ و بهاران را چه شد؟
دوستی کی آخر آمد؟ دوستداران را چه شد؟
سرد و سنگین کوه می گوید جواب
خاک خون نوشیده است
فریدون مشیری
مشگل اینه که به بعضیا بیشتر از حدشون بها دادم