زندگی يک اتاق با دو پنجره نيست ...
زندگی هزاران پنجره دارد ...
يادم هست؛
روزی از پنجره نااميدی به زندگی نگاه کردم،احساس کردم میخواهم گریه کنم ...
و روزی از پنجره اميد به زندگی نگاه کردم،احساس کردم میخواهم دنيا را تغيير دهم ......
و دگر روز از پنجره مهربانی،احساس کردم همه را دوست دارم ...
اما عمر کوتاه است ...
فرصت نگاه کردن از تمامی پنجرههای زندگی را ندارم ...
تصميم گرفتهام فقط از يک پنجره به زندگی نگاه کنم و آن هم پنجره عـشـق ...
همين پنجره برایم کافيست ...
چون ...
اين پنجره رو به خدا باز میشود ...
هر روز میخواهم خدا را ببينم،با او حرف بزنم ...
آن طرف پنجره خدا مرا می نگرد ........
مفهوم عشق برای من فقط و فقط خداست
زندگی هزاران پنجره دارد ...
يادم هست؛
روزی از پنجره نااميدی به زندگی نگاه کردم،احساس کردم میخواهم گریه کنم ...
و روزی از پنجره اميد به زندگی نگاه کردم،احساس کردم میخواهم دنيا را تغيير دهم ......
و دگر روز از پنجره مهربانی،احساس کردم همه را دوست دارم ...
اما عمر کوتاه است ...
فرصت نگاه کردن از تمامی پنجرههای زندگی را ندارم ...
تصميم گرفتهام فقط از يک پنجره به زندگی نگاه کنم و آن هم پنجره عـشـق ...
همين پنجره برایم کافيست ...
چون ...
اين پنجره رو به خدا باز میشود ...
هر روز میخواهم خدا را ببينم،با او حرف بزنم ...
آن طرف پنجره خدا مرا می نگرد ........
مفهوم عشق برای من فقط و فقط خداست
مشگل اینه که به بعضیا بیشتر از حدشون بها دادم