2015-05-26، 11:04
مرگ در آئين زرتشت
از بدن مرده، يعني از لاشه- پليدي و آلودگي به محيط اطراف- در خانه و گذرگاه حمل لاشه و همه ي کساني که به نحوي با جسد برخورد داشته باشند سرايت مي کند. سرايت اين پليدي و کثافت کم کم تبديل به سرايت بيماري به ساکنان خانه و خانه هاي هم جوار و همسايه گرديده و آنان را نيز به سوي بيماري مرگ سوق مي دهد. براي جلوگيري از اين گسترش آلودگي و توسعه ي بيماري يک رشته مراسم ويژه براي تطهير و پلشت زدايي وجود دارد که بايد بلافاصله پس از مرگ انجام پذيرد.
مهم ترين و ضروري ترين اين مراسم که لازم است روي جسد، پس از مرگ و رويداد هر نوع عفونت و پاشيدگي انجام پذيرد، مراسم «سگديد» است. از لحاظ اهميت ويژه موضوع و درک درست آن، ناچار به شرحي کافي در اين زمينه مي باشيم.
در سراسر اين مراسم، مهم ترين نکته در خور تأمل، آوردن سگي است بر سر جسد. اين کار بايد گونه اي انجام پذيرد که چشم هاي سگ بر جسد افتد، يا سگ جسد را ببيند. دليلي که براي توجيه اين رسم نقل شده آن است. بر اثر نگاه سگ که جانوري بسيار مقدس است موجودات اهريمني متواري و دور مي شوند. بنابر همين عقيده و رسوم سگ مزبور هرگاه از راهي که جسد را حمل کرده اند نيز عبور نمايد، آن راه تطهير مي شود و پليدي ها و آلودگي هايي را که بر اثر عبور جسد به وجود آمده از بين مي برد و بدين وسيله عبور و رفت و آمد از آن جاده براي مردم و حيوانات مجاز مي شود.
سگي که در مراسم سگديد از وجودش استفاده مي شود، بايد از ويژگي هاي متمايزي بهره مند باشد. اين ويژگي ها به طور خلاصه عبارتند از: نخست بايد داراي چهار چشم باشد (طبيعي است که سگ چهار چشم وجود ندارد. بايد مقصود دو سگ باشد که با چهار چشم به جسد بنگرند). يا درست تر از نوع سگ هايي باشد که داراي دو خال مشخص بالاي چشم هاي باشند که وقتي بدانها بنگرند به نظر چهار چشم مي آيند و هنوز در ايران «سگ چهار چشم» اصطلاحي شناخته شده است که داراي نگاهي نافذ و جويا بوده و به کسي اطلاق مي شود که با نفوذ و جويايي و دقت بنگرد. دو ديگر آن که بايد اين گونه سگ ها سفيد يا زرد و با گوش هايي به همين رنگ باشد.
بي گمان اين رسم شگفت و جالب توجه، در روزگار گذشته و نخستين ايام پيدايش، توجيهي قانع کننده و دليل يا دلايلي شايان توجه داشته است که در روزگاران بعد، آن دلايل و حکمت از يادها رفته و خود رسم، چون بسياري از سنن ديگر باقي مانده است. چنان که اشاره شد، شامه ي تيز و تند سگ، به ويژه سگ هايي که از نژادي خاص بوده و تربيت مي شود، مرگ قطعي يا مرگ کاذب را درست تشخيص مي دهد و يا عکس العمل نشان مي داده است که آيا سکته و مرگي به وجود آمده که جسم در حالت تعليق و يا برزخي ميان مرگ و زندگي حادث شده يا مرگ قطعاً روي داده است. و بدين ترتيب کسي را که قطعاً هنوز نمرده بود. يا تمهيداتي نگاه مي داشتند تا شايد اين تعليق برطرف شود.
از بدن مرده، يعني از لاشه- پليدي و آلودگي به محيط اطراف- در خانه و گذرگاه حمل لاشه و همه ي کساني که به نحوي با جسد برخورد داشته باشند سرايت مي کند. سرايت اين پليدي و کثافت کم کم تبديل به سرايت بيماري به ساکنان خانه و خانه هاي هم جوار و همسايه گرديده و آنان را نيز به سوي بيماري مرگ سوق مي دهد. براي جلوگيري از اين گسترش آلودگي و توسعه ي بيماري يک رشته مراسم ويژه براي تطهير و پلشت زدايي وجود دارد که بايد بلافاصله پس از مرگ انجام پذيرد.
مهم ترين و ضروري ترين اين مراسم که لازم است روي جسد، پس از مرگ و رويداد هر نوع عفونت و پاشيدگي انجام پذيرد، مراسم «سگديد» است. از لحاظ اهميت ويژه موضوع و درک درست آن، ناچار به شرحي کافي در اين زمينه مي باشيم.
در سراسر اين مراسم، مهم ترين نکته در خور تأمل، آوردن سگي است بر سر جسد. اين کار بايد گونه اي انجام پذيرد که چشم هاي سگ بر جسد افتد، يا سگ جسد را ببيند. دليلي که براي توجيه اين رسم نقل شده آن است. بر اثر نگاه سگ که جانوري بسيار مقدس است موجودات اهريمني متواري و دور مي شوند. بنابر همين عقيده و رسوم سگ مزبور هرگاه از راهي که جسد را حمل کرده اند نيز عبور نمايد، آن راه تطهير مي شود و پليدي ها و آلودگي هايي را که بر اثر عبور جسد به وجود آمده از بين مي برد و بدين وسيله عبور و رفت و آمد از آن جاده براي مردم و حيوانات مجاز مي شود.
سگي که در مراسم سگديد از وجودش استفاده مي شود، بايد از ويژگي هاي متمايزي بهره مند باشد. اين ويژگي ها به طور خلاصه عبارتند از: نخست بايد داراي چهار چشم باشد (طبيعي است که سگ چهار چشم وجود ندارد. بايد مقصود دو سگ باشد که با چهار چشم به جسد بنگرند). يا درست تر از نوع سگ هايي باشد که داراي دو خال مشخص بالاي چشم هاي باشند که وقتي بدانها بنگرند به نظر چهار چشم مي آيند و هنوز در ايران «سگ چهار چشم» اصطلاحي شناخته شده است که داراي نگاهي نافذ و جويا بوده و به کسي اطلاق مي شود که با نفوذ و جويايي و دقت بنگرد. دو ديگر آن که بايد اين گونه سگ ها سفيد يا زرد و با گوش هايي به همين رنگ باشد.
بي گمان اين رسم شگفت و جالب توجه، در روزگار گذشته و نخستين ايام پيدايش، توجيهي قانع کننده و دليل يا دلايلي شايان توجه داشته است که در روزگاران بعد، آن دلايل و حکمت از يادها رفته و خود رسم، چون بسياري از سنن ديگر باقي مانده است. چنان که اشاره شد، شامه ي تيز و تند سگ، به ويژه سگ هايي که از نژادي خاص بوده و تربيت مي شود، مرگ قطعي يا مرگ کاذب را درست تشخيص مي دهد و يا عکس العمل نشان مي داده است که آيا سکته و مرگي به وجود آمده که جسم در حالت تعليق و يا برزخي ميان مرگ و زندگي حادث شده يا مرگ قطعاً روي داده است. و بدين ترتيب کسي را که قطعاً هنوز نمرده بود. يا تمهيداتي نگاه مي داشتند تا شايد اين تعليق برطرف شود.
خدایا چه کسی تو رادراغوش گرفته که اینچنین ارامی؟ Д Ŧ Ŀ ã s![[تصویر: 91.gif]](http://blogcod.parsskin.com/zibasazi/other/1/91.gif)
![[تصویر: 78.gif]](http://blogcod.parsskin.com/zibasazi/joda-konandeh/78.gif)
![[تصویر: 91.gif]](http://blogcod.parsskin.com/zibasazi/other/1/91.gif)
![[تصویر: 78.gif]](http://blogcod.parsskin.com/zibasazi/joda-konandeh/78.gif)