2015-05-26، 11:06
مرگ در آئين زرتشت
در مورد چگونگي واگذاري جسم، و قرار دادن اجسام در ارتفاعات دور از شهر و جايگاه زندگي، بايد اشاره کرد که اين رسمي است بسيار کهن، و پيش از رستاخيز ديني زرتشت در ايران و مناطقي ديگر معمول بوده است. هم چنين سوزاندن اجساد نيز رسمي متعارف بوده است، چنانکه اين رسم اخير ميان هندي ها باقي ماند و آن يک در ايران در شمار شرايع و احکام درآمد. البته به شکلي طبيعي، سوزاندن، دفن کردن و در معرض هوا قرار دادن اجساد در آغاز وابستگي مستقيمي داشته است با شرايط اقليمي و چگونگي منطقه و آب و هوا. به موجب ونديداد، زماني که اقوامي از ايراني ها در سرزمين هاي شمالي که بسيار سردسير بود و ده ماه از سال يخبندان بود و زمين بسيار سرد و پوشيده از يخ و سخت بود و سرما و باد و بوران برف درگير بود، امکان اجساد امکان نداشت. پس در هواي آزاد قرار مي دادند. در هند همان اقوام يا دفن اجساد مي کردند يا با وفور چوب و چگونگي وضع اقليمي مي سوزاندند. چنانکه معمول بودن هر سه نوع در فرگرد نخست از ونديداد مورد اشاره است و شرح آن گذشت.
جايگاهي که ويژگي براي نهادن اجساد داشت، دخمه Dakhma ناميده مي شد که هنوز تا همين اواخر معمول بود. اين واژه در اوستا با توجه به ريشه و کاربرد، و نيز در سانسکريت به معني جاي سوختن مي باشد و به محلي اطلاق مي شد که اجساد را در آن جا مي سوزانيدند.
دخمه به طور معمول يا در قله ها و بلندي هاي کوهها و يا در دامنه هاي آن ساخته مي شد. بدين گونه گرگ ها و سگ ها و ساير درندگان و لاشه خواران با توجه به احساس بويايي و بوي جسد، به لاشه ها رسيده و کار خود را به انجام مي رسانيدند. «برج خاموشان» Silence که در خدمت پارسيان بمبئي واقع است براي قرار دادن اجساد بنا شده است. اين برج يا دخمه بر فراز کوه Malabar قرار دارد.
منظره ي عمومي اين برج ها بسيار دلتنگ کننده و ملال آور است. به طور معمول کرکس ها (= Kahrkasa) برفراز اين گونه برج ها با سرو صدايي فراوان در پروازند و يا خاموش نشسته و در انتظار طعمه مي باشند، چنان که اشاره شد هرگاه جسد و يا اجسادي به اين برج نهاده شوند، در اندک زماني، لاشه خوران اعم از پرنده و چارپا، کار خود را انجام داده و از اجساد جز توده اي استخوان چيزي برجا نمي ماند. امروزه حتي در جوامع پارسيان که سنت گراياني سخت پاي بند هستند، اين شيوه رو به امحا و متروک شدن است.
در مورد چگونگي واگذاري جسم، و قرار دادن اجسام در ارتفاعات دور از شهر و جايگاه زندگي، بايد اشاره کرد که اين رسمي است بسيار کهن، و پيش از رستاخيز ديني زرتشت در ايران و مناطقي ديگر معمول بوده است. هم چنين سوزاندن اجساد نيز رسمي متعارف بوده است، چنانکه اين رسم اخير ميان هندي ها باقي ماند و آن يک در ايران در شمار شرايع و احکام درآمد. البته به شکلي طبيعي، سوزاندن، دفن کردن و در معرض هوا قرار دادن اجساد در آغاز وابستگي مستقيمي داشته است با شرايط اقليمي و چگونگي منطقه و آب و هوا. به موجب ونديداد، زماني که اقوامي از ايراني ها در سرزمين هاي شمالي که بسيار سردسير بود و ده ماه از سال يخبندان بود و زمين بسيار سرد و پوشيده از يخ و سخت بود و سرما و باد و بوران برف درگير بود، امکان اجساد امکان نداشت. پس در هواي آزاد قرار مي دادند. در هند همان اقوام يا دفن اجساد مي کردند يا با وفور چوب و چگونگي وضع اقليمي مي سوزاندند. چنانکه معمول بودن هر سه نوع در فرگرد نخست از ونديداد مورد اشاره است و شرح آن گذشت.
جايگاهي که ويژگي براي نهادن اجساد داشت، دخمه Dakhma ناميده مي شد که هنوز تا همين اواخر معمول بود. اين واژه در اوستا با توجه به ريشه و کاربرد، و نيز در سانسکريت به معني جاي سوختن مي باشد و به محلي اطلاق مي شد که اجساد را در آن جا مي سوزانيدند.
دخمه به طور معمول يا در قله ها و بلندي هاي کوهها و يا در دامنه هاي آن ساخته مي شد. بدين گونه گرگ ها و سگ ها و ساير درندگان و لاشه خواران با توجه به احساس بويايي و بوي جسد، به لاشه ها رسيده و کار خود را به انجام مي رسانيدند. «برج خاموشان» Silence که در خدمت پارسيان بمبئي واقع است براي قرار دادن اجساد بنا شده است. اين برج يا دخمه بر فراز کوه Malabar قرار دارد.
منظره ي عمومي اين برج ها بسيار دلتنگ کننده و ملال آور است. به طور معمول کرکس ها (= Kahrkasa) برفراز اين گونه برج ها با سرو صدايي فراوان در پروازند و يا خاموش نشسته و در انتظار طعمه مي باشند، چنان که اشاره شد هرگاه جسد و يا اجسادي به اين برج نهاده شوند، در اندک زماني، لاشه خوران اعم از پرنده و چارپا، کار خود را انجام داده و از اجساد جز توده اي استخوان چيزي برجا نمي ماند. امروزه حتي در جوامع پارسيان که سنت گراياني سخت پاي بند هستند، اين شيوه رو به امحا و متروک شدن است.
خدایا چه کسی تو رادراغوش گرفته که اینچنین ارامی؟ Д Ŧ Ŀ ã s![[تصویر: 91.gif]](http://blogcod.parsskin.com/zibasazi/other/1/91.gif)
![[تصویر: 78.gif]](http://blogcod.parsskin.com/zibasazi/joda-konandeh/78.gif)
![[تصویر: 91.gif]](http://blogcod.parsskin.com/zibasazi/other/1/91.gif)
![[تصویر: 78.gif]](http://blogcod.parsskin.com/zibasazi/joda-konandeh/78.gif)