اين پاسخ فقط نقطه نظر شخصي است كه توسط دوست بهبودی و اعضاي گروه قدم بيان شده و جهت مثال براي تفهيم پرسش نوشته ميشود
معمولا امكان ترك كامل همه ي زمينه هاي شهوت كه در زندگي گذشته من بوده، نيست. خيلي از مكانها، افراد، اشياؤ، تصاوير، خاطره ها، حتي كلامها و بوها همچنان در زندگي و يا ذهن من وجود دارند و تنها كاري كه از عهده ي من بر مي آيد اين است كه پس از ترك همه ي عواملي كه تحت كنترل خودم هستند، سعي در انتقال حواسم، از زمينه هايي كه مرا
دوباره به سمت بيماري ام ميكشاند، كنم. اين انتقال حواس توسط دوستان بهبودي و شنيدن مشاركتها و تماس تلفني با آنها، خواندن نشريات و بخصوص دعا و نيايش به درگاه خدايي كه درك ميكنم ممكن ميشود. مخصوصا ارتباط عميق با راهنما و كليه ي ابزارهاي SA به ما كمك ميكند كه توجه و حواس خود را معطوف برنامه ي بهبودي و مسير پاكي كنيم.
باقي گذاشتن هر مسئله ي شهواني در زندگي امروزم مساوي است با باقي گذاشتن پلي به سوي نابودي. اين يك اخطار جدي براي ما معتادان . است. ما تجربه كرديم كه ترك ظاهري همه ي مسائل شهواني كه گاهي براي عموم مردم بودن و نبودنش فرقي ندارد و چيزي عادي قلمداد ميشود، براي ما حكم هواي تازه براي نفس كشيدن را دارد. در آينده هايي كه زمانش مشخص نيست و بستگي به كسب بهبودي من دارد، مسلما آلرژي و حساسيت من به بعضي از اين چيزها برداشته ميشود و ميتوانم بصورت صحيح از آنها استفاده كنم. فراموش نكنيم كه بعضي از آنها نه همه ي آنها.
دور نيانداختن و ترك نكردن مسائل شهواني = باقي گذاشتن پل يا پلها. و اين نيز = لغزش – مرگ روحاني – و از دست دادن فرصت بهبودي شايد براي هميشه.