2013-11-27، 08:43
یادش بخیر
از سر کار که می آمد , خسته نباشید که می گفتم , دست به پیشانی می برد , عرقش را پاک می کرد و می گفت خستگی ام در رفت ...
باورم نمی شد
این روزها ولی
محتاج یک خسته نباشیدم
به خدا که خستگی ام را در می کرد اگر تو می گفتی پدر
باورم شده ..
کاش بودی ...
کاش بودی ...
روح همه ی پدرهایی که در بین ما نیستن شاد .....
یه لحظه از اتاقتون بیرون برین !
30 ثانيه به باباتون نگاه كنين ....
بعدش به اين فكر كنين ؛
كه خيليا حاضرن تمام زندگيشونو بدن ،
تا اين 30 ثانيه رو داشته باشن ... !!!
از سر کار که می آمد , خسته نباشید که می گفتم , دست به پیشانی می برد , عرقش را پاک می کرد و می گفت خستگی ام در رفت ...
باورم نمی شد
این روزها ولی
محتاج یک خسته نباشیدم
به خدا که خستگی ام را در می کرد اگر تو می گفتی پدر
باورم شده ..
کاش بودی ...
کاش بودی ...
روح همه ی پدرهایی که در بین ما نیستن شاد .....
یه لحظه از اتاقتون بیرون برین !
30 ثانيه به باباتون نگاه كنين ....
بعدش به اين فكر كنين ؛
كه خيليا حاضرن تمام زندگيشونو بدن ،
تا اين 30 ثانيه رو داشته باشن ... !!!
مشگل اینه که به بعضیا بیشتر از حدشون بها دادم