2015-06-21، 01:07
چوپان قصه من دروغگو نبود ، او تنها بود و از شدت تنهایی فریاد گرگ سر میداد.......
افسوس که کسی تنهایی اش را درک نکرد و همه در پی گرگ بودند......
در این بین فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست.........
افسوس که کسی تنهایی اش را درک نکرد و همه در پی گرگ بودند......
در این بین فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست.........
خدایا چه کسی تو رادراغوش گرفته که اینچنین ارامی؟ Д Ŧ Ŀ ã s![[تصویر: 91.gif]](http://blogcod.parsskin.com/zibasazi/other/1/91.gif)
![[تصویر: 78.gif]](http://blogcod.parsskin.com/zibasazi/joda-konandeh/78.gif)
![[تصویر: 91.gif]](http://blogcod.parsskin.com/zibasazi/other/1/91.gif)
![[تصویر: 78.gif]](http://blogcod.parsskin.com/zibasazi/joda-konandeh/78.gif)