2015-06-23، 02:14
مشارکت،تجربه،نیرو،امید"نارانان"
2 تیر
راه بهتری برای زندگی
پسرم چهار ماه است که پاک شده و چند بار در هفته متعهدانه به جلسات معتادان گمنام میرود. اوایل سعی می کرد در هر هفته یکی از دوستانش را از مصرف باز دارد.من در مورد زمانهایی که سعی میکردم همین کار را با پسرم در طول اعتیاد فعالش انجام دهم فکر میکنم. این هفته او کمی از آنچه که به من گذشته بود را لمس کرد. ما در مورد این تجربه یعنی وجود دوستی که اعتیاد فعال دارد، گفتگوی خوبی داشتیم. من دو عقیده را از دو عضو نارانان شنیده بودم با او در میان گذاشتم.
اول این است که《شما با نگهداشتن یک پا در گذشته ویک پا در آینده، امروز را خراب میکنی.》هر دفعه، یا کاری میشد یا نمی شد واین چیزی بود که من انجام می دادم. اکنون سعی میکنم نه درباره گذشته وچیزی که اتفاق افتاد یا اینکه چه احساسی داشتن فکر کنم ونه در مورد چیزی که قرار است اتفاق بیفتد. امروز سعی میکنم درباره خودم فکر کنم.
گفته دیگری که دوست دارم وبه کار میبرم این است که《کاری که دیگران خودشان میتوانند انجام دهند، برایشان انجام نده.》این گفته در کنار آمدن با معتاد کمک بزرگی به من کرده. من دایما برای او کارهایی انجام میدادم تا مطمئن شوم هیچکس در مورد اعتیاد فعالش چیزی نداند یا در موردش حرف بدی نزند یا بد به او نگاه نکند. یاد گرفتم کنار بکشم وبه معتاد اجازه دهم از خودش مراقبت کند ویا عواقب کارهایش روبرو شود.
تفکری برای امدوز : وقتی در جلسات نارانان شرکت می کنم فرصت دارم تا راه بهتری برای زندگی کردن یاد بگیرم. می توانم فقط برای امروز - چیزی را که دوست دارم بردارم وبقیه را رها کنم. همچنین میدانم که معتاد هم میتواند همین کار را انجام بدهد.
2 تیر
راه بهتری برای زندگی
پسرم چهار ماه است که پاک شده و چند بار در هفته متعهدانه به جلسات معتادان گمنام میرود. اوایل سعی می کرد در هر هفته یکی از دوستانش را از مصرف باز دارد.من در مورد زمانهایی که سعی میکردم همین کار را با پسرم در طول اعتیاد فعالش انجام دهم فکر میکنم. این هفته او کمی از آنچه که به من گذشته بود را لمس کرد. ما در مورد این تجربه یعنی وجود دوستی که اعتیاد فعال دارد، گفتگوی خوبی داشتیم. من دو عقیده را از دو عضو نارانان شنیده بودم با او در میان گذاشتم.
اول این است که《شما با نگهداشتن یک پا در گذشته ویک پا در آینده، امروز را خراب میکنی.》هر دفعه، یا کاری میشد یا نمی شد واین چیزی بود که من انجام می دادم. اکنون سعی میکنم نه درباره گذشته وچیزی که اتفاق افتاد یا اینکه چه احساسی داشتن فکر کنم ونه در مورد چیزی که قرار است اتفاق بیفتد. امروز سعی میکنم درباره خودم فکر کنم.
گفته دیگری که دوست دارم وبه کار میبرم این است که《کاری که دیگران خودشان میتوانند انجام دهند، برایشان انجام نده.》این گفته در کنار آمدن با معتاد کمک بزرگی به من کرده. من دایما برای او کارهایی انجام میدادم تا مطمئن شوم هیچکس در مورد اعتیاد فعالش چیزی نداند یا در موردش حرف بدی نزند یا بد به او نگاه نکند. یاد گرفتم کنار بکشم وبه معتاد اجازه دهم از خودش مراقبت کند ویا عواقب کارهایش روبرو شود.
تفکری برای امدوز : وقتی در جلسات نارانان شرکت می کنم فرصت دارم تا راه بهتری برای زندگی کردن یاد بگیرم. می توانم فقط برای امروز - چیزی را که دوست دارم بردارم وبقیه را رها کنم. همچنین میدانم که معتاد هم میتواند همین کار را انجام بدهد.
«خدا با ماست»