2015-07-08، 01:07
مراقبه 17/4/:
روز:
زندگي زيبايي هاي زيادي دارد. اما هيچ چيز با زيبايي مراقبه قابل قياس نيست. مراقبه تو را به دنياي خدا رهنمون مي كند. تو را از ذهنت فراتر مي برد. آنگاه كه بداني مراقبه چيست و طعم شهد سكون آنرا بچشي، بر هر چه بنگري در نگاه تو دگرگون مي شود. درختان، پرندگان و انسانها ديگر همان نخواهند بود كه قبلا بودند. همه نوراني بنظر مي رسند. سرشار از حيات، سرشار از زندگي جاودان. خدايان تو را فرا خواهند گرفت. آنگاه زندگي براستي ارزش زيستن خواهد يافت. هر لحظه زندگي چنان موهبتي خواهد بود كه پيوسته شكرگزاري خواهي كرد. اين شكرگزاري همان عبادت است. عبادت رايحه دلنواز مراقبه است.
شب:
هر چيز ارزشمند در هسته وجود خود داراي هماهنگي است. بدون هماهنگي خدايي وجود نخواهد داشت. هماهنگ بودن هستي مدرك معتبر آن است كه چيزي ناديدني آنرا به هم پيوسته نگاه مي دارد. بدون هماهنگي عشقي وجود نخواهد داشت. اما اين هماهنگي نخي نامريي است، هيچكس نمي تواند آنرا ببيند. فقط مي تواند احساسش كرد. عشق ما را از اين حقيقت آگاه مي سازد كه آنچه مي بينيم همه آن چيزي نيست كه وجود دارد. ممكن است چيزي بيشتراز آنچه مي بينيم وجود داشته باشد. واقعيت محدود به آنچه مي بينيم نيست. بعد ديگري از احساس وجود دارد كه بسي ژرف تر و بنيادي تر است. بدون هماهنگي شادي و نشاطي وجود نخواهد داشت. آنگاه كه تو در همانگي هستي، خنده و شادي بگونه اي طبيعي و خودجوش از تو منتشر مي شود. به موتور محرك تو تبديل مي شود. انسان هماهنگ ناگزير از خنده رو بودن و زيبا بودن است. و اين اجتناب ناپذير است، زيرا چيزي زيباتر از خنده رويي و چيزي جذاب تر از هماهنگي وجود ندارد.
110
برتر از رابطه جنسي
مردم كاملا فراموش كرده اند كه رابطه جنسي، در مقايسه با عشقِ عميق و حرمت و سپاسي كه در عبادت پيش مي آيد، بسيار ناچيز است. انرژي فيزيكي مي تواند در نهايت، به بيداري برسد. در حاليكه مردم كاملا فراموش كرده اند. آنها تصور مي كنند كه رابطه جنسي نهايت است. در حاليكه اينطور نيست . تجرد واقعي، مخالف رابطه جنسي نيست، بلكه فراتر از آن ست و عميق تر. لذت و سرور تجرد، بسيار بيشتر است. هرگاه كسي بداند كه چگونه انرژي خود را در چنين سطح والايي مصرف كند، ديگر چه اهميتي به فضاهاي پست تر مي دهد؟ نمي گويم در زندگي زناشويي، رابطه جنسي را قطع كنيد، بلكه به خود برتر و مطهرتان و به آن فضاهاي برتر اجازه دهيد كه متجلي شود. در غير اينصورت، دوباره به زمين باز مي گرديد و هرگز نمي توانيد به آسمانها پرواز كنيد.
8جولای
I would like the woman to become as feminine as possible, only then can she flower. And the man needs to be as masculine as possible, only then can he flower. When they are polar opposites, a great attraction, a great magnetism, arises between them.
دلم می خواهد زن تا حد امکان زنانه باشد؛ فقط آنگاه می تواند شکفته شود. و مرد باید تا حد امکان مردانه باشد؛ فقط آنگاه می تواند به گل بنشیند. وقتی زن و مرد دو قطب متضاد باشند، جاذبه عظیمی – خاصیت آهنربایی شدیدی – بین آنها پدید می آید.
Mind can remain only if you are not totally in anything. Be total in anything whatsoever, and mind can not cling to you even for single moment.
ذهن تنها زماني در صحنه مي ماند كه به تمامي در چيزي نباشي. در هر كار و در هر چيز تام و تمام باش تا ذهن نتواند حتي براي لحظه اي تو را آزار دهد.
روز:
زندگي زيبايي هاي زيادي دارد. اما هيچ چيز با زيبايي مراقبه قابل قياس نيست. مراقبه تو را به دنياي خدا رهنمون مي كند. تو را از ذهنت فراتر مي برد. آنگاه كه بداني مراقبه چيست و طعم شهد سكون آنرا بچشي، بر هر چه بنگري در نگاه تو دگرگون مي شود. درختان، پرندگان و انسانها ديگر همان نخواهند بود كه قبلا بودند. همه نوراني بنظر مي رسند. سرشار از حيات، سرشار از زندگي جاودان. خدايان تو را فرا خواهند گرفت. آنگاه زندگي براستي ارزش زيستن خواهد يافت. هر لحظه زندگي چنان موهبتي خواهد بود كه پيوسته شكرگزاري خواهي كرد. اين شكرگزاري همان عبادت است. عبادت رايحه دلنواز مراقبه است.
شب:
هر چيز ارزشمند در هسته وجود خود داراي هماهنگي است. بدون هماهنگي خدايي وجود نخواهد داشت. هماهنگ بودن هستي مدرك معتبر آن است كه چيزي ناديدني آنرا به هم پيوسته نگاه مي دارد. بدون هماهنگي عشقي وجود نخواهد داشت. اما اين هماهنگي نخي نامريي است، هيچكس نمي تواند آنرا ببيند. فقط مي تواند احساسش كرد. عشق ما را از اين حقيقت آگاه مي سازد كه آنچه مي بينيم همه آن چيزي نيست كه وجود دارد. ممكن است چيزي بيشتراز آنچه مي بينيم وجود داشته باشد. واقعيت محدود به آنچه مي بينيم نيست. بعد ديگري از احساس وجود دارد كه بسي ژرف تر و بنيادي تر است. بدون هماهنگي شادي و نشاطي وجود نخواهد داشت. آنگاه كه تو در همانگي هستي، خنده و شادي بگونه اي طبيعي و خودجوش از تو منتشر مي شود. به موتور محرك تو تبديل مي شود. انسان هماهنگ ناگزير از خنده رو بودن و زيبا بودن است. و اين اجتناب ناپذير است، زيرا چيزي زيباتر از خنده رويي و چيزي جذاب تر از هماهنگي وجود ندارد.
110
برتر از رابطه جنسي
مردم كاملا فراموش كرده اند كه رابطه جنسي، در مقايسه با عشقِ عميق و حرمت و سپاسي كه در عبادت پيش مي آيد، بسيار ناچيز است. انرژي فيزيكي مي تواند در نهايت، به بيداري برسد. در حاليكه مردم كاملا فراموش كرده اند. آنها تصور مي كنند كه رابطه جنسي نهايت است. در حاليكه اينطور نيست . تجرد واقعي، مخالف رابطه جنسي نيست، بلكه فراتر از آن ست و عميق تر. لذت و سرور تجرد، بسيار بيشتر است. هرگاه كسي بداند كه چگونه انرژي خود را در چنين سطح والايي مصرف كند، ديگر چه اهميتي به فضاهاي پست تر مي دهد؟ نمي گويم در زندگي زناشويي، رابطه جنسي را قطع كنيد، بلكه به خود برتر و مطهرتان و به آن فضاهاي برتر اجازه دهيد كه متجلي شود. در غير اينصورت، دوباره به زمين باز مي گرديد و هرگز نمي توانيد به آسمانها پرواز كنيد.
8جولای
I would like the woman to become as feminine as possible, only then can she flower. And the man needs to be as masculine as possible, only then can he flower. When they are polar opposites, a great attraction, a great magnetism, arises between them.
دلم می خواهد زن تا حد امکان زنانه باشد؛ فقط آنگاه می تواند شکفته شود. و مرد باید تا حد امکان مردانه باشد؛ فقط آنگاه می تواند به گل بنشیند. وقتی زن و مرد دو قطب متضاد باشند، جاذبه عظیمی – خاصیت آهنربایی شدیدی – بین آنها پدید می آید.
Mind can remain only if you are not totally in anything. Be total in anything whatsoever, and mind can not cling to you even for single moment.
ذهن تنها زماني در صحنه مي ماند كه به تمامي در چيزي نباشي. در هر كار و در هر چيز تام و تمام باش تا ذهن نتواند حتي براي لحظه اي تو را آزار دهد.
«خدا با ماست»