2013-11-29، 05:03
هر مسافتی 15 اردیبهشت
«...حاضر بودم تا برای پاک ماندن هر مسافتی را که لازم بود، طی کنم.»
کتاب پایه
v
تازهواردها میپرسند: «هر مسافتی؟» بازنگری دوران اعتیاد فعال خود در گذشته و مسافتی که برای نشئه ماندن مایل به طی آن بودیم، میتواند در توضیح این مسئله کمک کند. آیا مایل به طی مسافتهای طولانی برای تهیه مواد بودیم؟ بله، معمولاً این طور بود. این بدین معناست که اگر ما به همان اندازه که نگران مصرف خود بودیم، درباره پاک ماندن نیز نگران باشیم، هر کاری را برای رساندن خود به جلسات امتحان میکنیم.
در دوران اعتیاد خود آیا اغلب کارهای احمقانه و نامعقولی را انجام نمیدادیم یا از مواد نامشخصی طبق راهنمایی دیگران استفاده نمیکردیم؟ پس چرا استفاده از راهنمایی را در دوران بهبودی بسیار دشوار مییابیم، خصوصاً وقتی این راهنمایی برای کمک به پیشرفت ما در نظر گرفته شده است؟ وقتی مصرف میکردیم آیا اغلب با نومیدی به نیروی برتر خود روی نمیگرداندیم و نمیگفتیم «لطفاً مرا از این مخمصه رهایی بخش!»؟ پس چرا درخواست کمک از خداوند را در دوران بهبودی خود دشوار مییابیم؟
در دوران مصرف معمولاً وقتی نوبت یافتن راهها و روشهایی برای تهیه مواد مخدر بیشتر میرسید، ذهن روشنی داشتیم. اگر میتوانیم همین اصل روشنبینی را در بهبودی خود به کار گیریم، شاید از اینکه چگونه به راحتی شروع به فراگیری برنامه NA کردهایم، متعجب شویم. اغلب گفته میشود بهترین فکر ما، ما را به اتاقهای معتادان گمنام کشاند. اگر مایل به طی هر مسافت، پیروی از راهنماییها و حفظ روشنبینی هستیم، میتوانیم پاک بمانیم.
v
فقط برای امروز: برای پاک ماندن مایل به طی هر مسافتی هستم. هر قدر که لازم است برای استفاده از راهنمایی روشنبین و آماده میشوم.
«...حاضر بودم تا برای پاک ماندن هر مسافتی را که لازم بود، طی کنم.»
کتاب پایه
v
تازهواردها میپرسند: «هر مسافتی؟» بازنگری دوران اعتیاد فعال خود در گذشته و مسافتی که برای نشئه ماندن مایل به طی آن بودیم، میتواند در توضیح این مسئله کمک کند. آیا مایل به طی مسافتهای طولانی برای تهیه مواد بودیم؟ بله، معمولاً این طور بود. این بدین معناست که اگر ما به همان اندازه که نگران مصرف خود بودیم، درباره پاک ماندن نیز نگران باشیم، هر کاری را برای رساندن خود به جلسات امتحان میکنیم.
در دوران اعتیاد خود آیا اغلب کارهای احمقانه و نامعقولی را انجام نمیدادیم یا از مواد نامشخصی طبق راهنمایی دیگران استفاده نمیکردیم؟ پس چرا استفاده از راهنمایی را در دوران بهبودی بسیار دشوار مییابیم، خصوصاً وقتی این راهنمایی برای کمک به پیشرفت ما در نظر گرفته شده است؟ وقتی مصرف میکردیم آیا اغلب با نومیدی به نیروی برتر خود روی نمیگرداندیم و نمیگفتیم «لطفاً مرا از این مخمصه رهایی بخش!»؟ پس چرا درخواست کمک از خداوند را در دوران بهبودی خود دشوار مییابیم؟
در دوران مصرف معمولاً وقتی نوبت یافتن راهها و روشهایی برای تهیه مواد مخدر بیشتر میرسید، ذهن روشنی داشتیم. اگر میتوانیم همین اصل روشنبینی را در بهبودی خود به کار گیریم، شاید از اینکه چگونه به راحتی شروع به فراگیری برنامه NA کردهایم، متعجب شویم. اغلب گفته میشود بهترین فکر ما، ما را به اتاقهای معتادان گمنام کشاند. اگر مایل به طی هر مسافت، پیروی از راهنماییها و حفظ روشنبینی هستیم، میتوانیم پاک بمانیم.
v
فقط برای امروز: برای پاک ماندن مایل به طی هر مسافتی هستم. هر قدر که لازم است برای استفاده از راهنمایی روشنبین و آماده میشوم.