2013-11-30، 10:20
یارو پدرش تو بستر مرگ بوده می گه بیا بشین کنارم کارت دارم
بعد یه چوب می ده دست پسرش. پسره هم که می خواسته ذکاوتش رو نشون بده قبل از حرف زدن پدرش چوب رو می شکنه. پدره سکته می کنه درجا می میره.
مامانش می گه خاک تو سرت اینساز نی از هفت نسل قبل دست به دست به پدرت رسیده بود!
یه بز هم دورو برمون نیست بهش ثابت کنیم چه علف شیرینی هستیم!
من اگه دو دقیقه به پایان عُمرم مونده باشه، یه سر میرم تو خونه ی این همسایه بغلیمون
ببینم تو این چند سال با دریل رو دیوار داشته چیکار میکرده!
دوستان واقعی پشت سر هم غیبت نمیکنن
بلکه باهم پشت سر دیگران غیبت میکنند!
بعد یه چوب می ده دست پسرش. پسره هم که می خواسته ذکاوتش رو نشون بده قبل از حرف زدن پدرش چوب رو می شکنه. پدره سکته می کنه درجا می میره.
مامانش می گه خاک تو سرت اینساز نی از هفت نسل قبل دست به دست به پدرت رسیده بود!
یه بز هم دورو برمون نیست بهش ثابت کنیم چه علف شیرینی هستیم!

من اگه دو دقیقه به پایان عُمرم مونده باشه، یه سر میرم تو خونه ی این همسایه بغلیمون
ببینم تو این چند سال با دریل رو دیوار داشته چیکار میکرده!

دوستان واقعی پشت سر هم غیبت نمیکنن
بلکه باهم پشت سر دیگران غیبت میکنند!
مشگل اینه که به بعضیا بیشتر از حدشون بها دادم