2016-06-14، 09:38
هم وابستگی یا خودگم گشتگی
در عمل یعنی دنبال کردن نیاز و خواسته و اراده دیگران و گم کردن خواسته و نیاز و اراده خود
هم وابسته دقیقا از احساسات ,نیازها و خواسته های اطرافیان به خصوص هم وابستگانش خبر دارد اما اگر از او پرسیده شود در این لحظه چه احساسی داری ؟چه نیازی داری؟چه خواسته ای داری ؟اطلاع دقیق و زیادی از خود ندارد و خودش را گم کرده است و بعضا حتی ارزشها ,اهداف و شخصیت خودش را هم دیگر نمی شناسد.
و معمولا احساس قربانی بودن ,خشم , رنجش و نارضایتی دارد.
راه حل :
1.هم وابسته باید به درک شخصی از خداوند و اصول روحانی و سعادت دنیا و آخرت و راه رسیدن به آن برسد و براساس درک خود عمل کند.
هم وابسته باید مدام باورهای خود رو منتقدانه بررسی کند و باورهای نادرست خود را شناسایی و اصلاح کند چرا که باورهای نادرست منجر به احساسات ,انگیزه ها و رفتارهای نادرست میشود و میتواند رابطه فرد را با خودش ,خداوند و دیگران تخریب کند.
برای شناساسیی باورها می توان از بررسی رفتارها شروع کرد چون پشت هر رفتاری انگیزه و باوری وجود دارد.
2.هم وابسته باید تمرکزو توجهش را از روی دیگران بردارد و روی خود قرار دهدو از خود بپرسد چه احساسی دارم ؟چه نیازی دارم ؟چه خواسته ای دارم؟
ودر هرلحظه در صدد پاسخ دادن به خواسته ها و نیازها و احساسات خود باشد نه دیگران .
3.هم وابسته باید در اولین فرصت لیستی از نیازها ,خواسته ها ,مسئولیتها , عقاید و ارزشها و اهدافش تهیه کند تا وقت و انرژی خود را صرف آنها کند نه صرف بیگاری کردن و مراقبت کردن و پرستاری کردن و قربانی شدن دیگران.
هم وابسته می تواند برای تهیه لیست نیازهایش در حوزه های روحی ,روانی ,فکری,جسمی و... از متخصصین امر و هم وابستگان در حال بهبودی کمک بگیرد.
4.هم وابسته باید برای تایید درک و نظر عقایدش توسط خودش بیش از تایید دیگران ارزش واعتبار قائل شود.
5.هم وابسته باید رفتارهایی که والدینش با او داشته اند را رها کند و والدی سالم و عاشق و حمایتگر برای خودش باشد.و به احساسات و نیازها وخواست هایش توجه کند و آنها را مرتفع کند تا کودک درونش رشد کند وبالغ شود.
6.هم وابسته باید استعدادها و قابلیت های خود را بشناسد و آنها را پرورش دهد و از آنها در جهت رسیدن به استقلال مالی و تامین نیازها و رسیدن به اهداف اخروی و دنیوی خود استفاده کند تا مجبور به پیروی از اراده دیگران و هم وابستگی نباشد.
هم وابسته همینطور باید محدودیتها, نقاط ضعف و اشتباهات خودش را بشناسد و برای برطرف کردن انها مشورت ,برنامه ریزی و اقدام به عمل لازم را انجام دهد تا نقاط ضعف و محدودیتهایش باعث از دست رفتن دستاوردهای ناشی از قابلیتهاش یا ناکامی در نتیجه گرفتن از قابلیتهایش نشود.به این ترتیب خیلی از نقاط ضعف هم وابسته میتواند تبدیل به نقاط قوت جدیدش بشود.
7.هم وابسته باید الگوهای هم وابستگی و الگوهای سالم را بشناسد و آنها را باهم جایگزین کند.
8.هم وابسته باید راههای سالمی برای برخورد با احساساتش پیدا کند از جمله بیان کردن آنها برای فردی قابل اعتماد.
9.هم وابسته باید مسئولیتهایش را بدون کنترل نتیجه فقط پیگیری کند. و نتیجه را به مراقبت خداوند بسپارد.
10.هم وابسته باید کمال گرایی را رها کند و در اولین فرصت کارهایش را درحد توان و نه در حد کمال انجام دهد.
11.هم وابسته باید در روابطش تجدید نظر کند و با افرادی قابل اعتماد رابطه برقرار کند تا نیاز به زیر نفوذ قرار دادن و کنترل کردن آنها نداشته باشد.
12.هم وابسته باید مهارت رفتار جراتمندانه را تمرین کند. یعنی با رعایت اصول روحانی وحفظ احترام خود و دیگران از حق خود دفاع کند و حرفش رابزند و نتیجه را به مراقبت خداوند بسپارد و برای مراقبت از خودش متوسل به قدرت خود و دیگران نشود و از قدرت دیگران هم نترسد.
13.هم وابسته باید از طریق کارکرد قدمهای 12 گانه و اقرارهای روزانه خود را از شخصیتهای کاذبش و توانایی های غلو شده اش رها کند و سعی کند خود واقعی و ارزشها و خواسته های واقعی خودش را بشناسد و براساس آنها رفتار کند .هم وابسته باید مدام شخصیت واقعی اش(آنچه واقعا هست) را در جهت رسیدن به شخصیت حقیقی اش(آنچه که برای تبدیل شدن به آن خلق شده ) بهبود دهد.