2016-06-14، 09:44
قدم اول:ما اقرار کردیم که در برابر دیگران ناتوانیم و زندگیمان غیر قابل کنترل شده بود .
قدم اول رابطه ی ما را با قدم های کودا آغاز می کند ما اقرار کردیم که در برابر بیماری هایمان که ناشی از وابستگی خودمان به دیگران است عاجزیم با این کار بسیاری از ما نوعی از حس تعلق را تجربه کردیم و دیدیم که تنها نیستیم .با وجود اینکه ممکن است رفتار جدید کمی ناراحت کننده باشد ما می توانیم در هر موقعیتی و در هر زمانی در زندگیمان از قدم ها راهنمایی بگیریم که با قدم اول آغاز می شود . ما می توانیم تلاش کنیم که کنترل کردن را متوقف کنیم.ما باید رابطه ی جدیدی را با خود آغاز نماییم.گفتن اینکه ما در برابر بیماری هایمان عاجز شده بودیم با صدای بلند و در مقابل گروه نقطه شروع ما در راه درست است ما شروع به شناسایی عجز و ابراز بیماری هایمان می نماییم ما شروع به شناسایی بعضی ناراستی هایی که قبلا آموخته ایم می نماییم. ما میفهمیم که عاجز به معنای ضعیف نیست، کنترل کردن دیگران ما را ایمن نمی کند چشم به دیگران داشتن برای الگو برداری از آنها از آنها و حرکت در جهت خواسته ها ی آن ها حمایتی برای ما در زندگی نیست .قضاوت دیگران وظیفه و کار ما نیست و اینکه عقیده داشته باشیم ما قدرتمند هستیم .دردناک است.ما تجربه می کنیم که چگونه نوار های قدیمی که در ذهن ما در حال پخش است ما را کنترل می کنند ما کشف می کنیم که سیاه و سفید اندیشیدن یا درست و غلط گماشتن چیزها انعطاف نا پذیر و محدود کننده است
با کار کردن قدم اول ما شروع به یافتن ابزارهای بهبودی می کنیم .بسیاری از ما می فهمیم که استفاده از نشریات کودا به همراه گوش دادن به سخنان افرادی که خصوصیات و ویژگی های وابستگی خویش را به اشتراک می گذارند کمک بزرگی برای فرآیند شناسایی است که در قدم اول به آن نیازمندیم .ما بر خودمان تمرکز می کنیم و روی زندگی حال حاضرمان کار می کنیم ما شروع به شناسایی قدرت برتر می کنیم ما شروع به آزاد کردن قید و بند های مسئولیت های دیگران می کنیم ما از قید وبند اینکه دیگران در مورد ما چه فکر می کنند خود را رها می کنیم زیرا می دانیم که ما بالغ هستیم و حق انتخاب داریم ما یاد می گیریم که بپرسیم "چه می خواهم "."چه می اندیشم ؟".چه احساس می کنم ؟"ما می توانیم لیستی از ابزار هایی که ما را در طول بهبودیمان حمایت می کنند تهیه کنیم ما می توانیم به صورت مداوم با قدرت برتر در تماس باشیم ما شروع به ایجاد مرزهای سلامت می کنیم (رها کردن زنگ زدن به کسی و قدم زدن)یا بهتر از خودمان مراقبت کنیم ما یاد می گیریم که زمانی که
کاملا آماده ایم که به ندای درون خود گوش د هیم عبادت کنیم .بنویسیم و تشخیص دهیم که ما مجبور نیستیم بلافاصله تصمیم بگیریم .ما همچنین یاد می گیریم که مجبور نیستیم هر چه را قبول می کنیم دوست داشته باشیم .ما می توانیم درسهایی از تواضع حقیقی بگیریم و بدانیم که همه جواب ها را نمی دانیم وقتی کنترل کردن را رها کردیم ما به آرامش می رسیم
با کار کردن قدم اول ما شروع به یافتن ابزارهای بهبودی می کنیم .بسیاری از ما می فهمیم که استفاده از نشریات کودا به همراه گوش دادن به سخنان افرادی که خصوصیات و ویژگی های وابستگی خویش را به اشتراک می گذارند کمک بزرگی برای فرآیند شناسایی است که در قدم اول به آن نیازمندیم .ما بر خودمان تمرکز می کنیم و روی زندگی حال حاضرمان کار می کنیم ما شروع به شناسایی قدرت برتر می کنیم ما شروع به آزاد کردن قید و بند های مسئولیت های دیگران می کنیم ما از قید وبند اینکه دیگران در مورد ما چه فکر می کنند خود را رها می کنیم زیرا می دانیم که ما بالغ هستیم و حق انتخاب داریم ما یاد می گیریم که بپرسیم "چه می خواهم "."چه می اندیشم ؟".چه احساس می کنم ؟"ما می توانیم لیستی از ابزار هایی که ما را در طول بهبودیمان حمایت می کنند تهیه کنیم ما می توانیم به صورت مداوم با قدرت برتر در تماس باشیم ما شروع به ایجاد مرزهای سلامت می کنیم (رها کردن زنگ زدن به کسی و قدم زدن)یا بهتر از خودمان مراقبت کنیم ما یاد می گیریم که زمانی که
کاملا آماده ایم که به ندای درون خود گوش د هیم عبادت کنیم .بنویسیم و تشخیص دهیم که ما مجبور نیستیم بلافاصله تصمیم بگیریم .ما همچنین یاد می گیریم که مجبور نیستیم هر چه را قبول می کنیم دوست داشته باشیم .ما می توانیم درسهایی از تواضع حقیقی بگیریم و بدانیم که همه جواب ها را نمی دانیم وقتی کنترل کردن را رها کردیم ما به آرامش می رسیم