2016-06-28، 01:32
سالها خودم را با دیگران اشتباه میگرفتم...
اغلب سعی میکردم که انتظارت دیگران را برآورده کنم ,
گویا با این باور تربیت و بزرگ شده بودم, که اگر خودم را با محیط و دیگران سازگار کنم, بیشتر مورد محبت, توجه و عشق قرار میگیرم ,
فکر میکردم برای آنکه فرد خوب و آبروداری به نظر برسم, باید به طرز خاصی حرف بزنم, لباسهای خاصی بپوشم و رفتارهای خاصی را انجام دهم, تا دیگران از من خوششان بیاید ,
در واقع من تحت تاثیر تربیت, محیط و انسان های اطرافم, به این باور رسیده بودم که اگر خود واقعی ام باشم, هرگز از طرف جامعه و اطرافیانم پذیرفته نمیشوم ,
به مرور دانستم تنها ارزش واقعی من نسبت به دیگران در خود بودن است ,
من همانطور که هستم خوبم, و قابلیت و ویژگیهای خوب فراوانی دارم ,
اما این سبک و روش تربیت, و محیطی که در ان بزگ شده بودم, مانع از کشف و شکوفائی استعداد ذاتی و تواناییهای درونم شده بود ,
اکنون بر این باورم که بسیاری از ما جایگاه واقعی خود را پیدا نمیکنیم, و تمام جواهرات و استعدادهای ذاتی ما در اعماق درون مان مستور و پنهان میماند ,
بیشتر ما برای احساس تعلق و پذیرش اجتماعی, خودمان را به اشکال مختلف رنگ میکنیم, و با محیط سازگار میسازیم ,
ترس از طرد شدن و عدم پذیرش از طرف محیط و دیگران, مارا وادار میکند که عمر خود را برای اثبات اینکه افراد خوبی هستیم تباه کنیم ,
اما تقلید, پیروی و همرنگ شدن با اکثریت, و یا آنچه مورد پسند و دلخواه دیگران است, از ما انسانهای خوب و ارزشمندی نمیسازد ,
بلکه بیشتر مارا سرخورده, و افرادی که آنها نیز دقیقأ مانند ما خود واقعیشان نیستند را به سمت ما جذب میکند ,
ارزش واقعی ما در خود بودن, و سپس کشف و شکوفایی هویت واقعی مان است...!
اغلب سعی میکردم که انتظارت دیگران را برآورده کنم ,
گویا با این باور تربیت و بزرگ شده بودم, که اگر خودم را با محیط و دیگران سازگار کنم, بیشتر مورد محبت, توجه و عشق قرار میگیرم ,
فکر میکردم برای آنکه فرد خوب و آبروداری به نظر برسم, باید به طرز خاصی حرف بزنم, لباسهای خاصی بپوشم و رفتارهای خاصی را انجام دهم, تا دیگران از من خوششان بیاید ,
در واقع من تحت تاثیر تربیت, محیط و انسان های اطرافم, به این باور رسیده بودم که اگر خود واقعی ام باشم, هرگز از طرف جامعه و اطرافیانم پذیرفته نمیشوم ,
به مرور دانستم تنها ارزش واقعی من نسبت به دیگران در خود بودن است ,
من همانطور که هستم خوبم, و قابلیت و ویژگیهای خوب فراوانی دارم ,
اما این سبک و روش تربیت, و محیطی که در ان بزگ شده بودم, مانع از کشف و شکوفائی استعداد ذاتی و تواناییهای درونم شده بود ,
اکنون بر این باورم که بسیاری از ما جایگاه واقعی خود را پیدا نمیکنیم, و تمام جواهرات و استعدادهای ذاتی ما در اعماق درون مان مستور و پنهان میماند ,
بیشتر ما برای احساس تعلق و پذیرش اجتماعی, خودمان را به اشکال مختلف رنگ میکنیم, و با محیط سازگار میسازیم ,
ترس از طرد شدن و عدم پذیرش از طرف محیط و دیگران, مارا وادار میکند که عمر خود را برای اثبات اینکه افراد خوبی هستیم تباه کنیم ,
اما تقلید, پیروی و همرنگ شدن با اکثریت, و یا آنچه مورد پسند و دلخواه دیگران است, از ما انسانهای خوب و ارزشمندی نمیسازد ,
بلکه بیشتر مارا سرخورده, و افرادی که آنها نیز دقیقأ مانند ما خود واقعیشان نیستند را به سمت ما جذب میکند ,
ارزش واقعی ما در خود بودن, و سپس کشف و شکوفایی هویت واقعی مان است...!
موفقیت یک انتخاب است نه یک اتفاق