2018-08-12، 01:43
سلام دوستان
مشکل اصلی که من با آن درگیر بودم این بود که به شدت در خآنه منزوی بودم و هیچ ارتباط عاطفی بین من و اعضا خانواده وجود نداشت و فقط در یک محل زندگی می کردیم و تمام سعی ام این بود که فقط برای خواب در خانه باشم . من از همه اعضا خانواده رنجش داشتم و نمی توانستم آنها را بپذیرم . همیشه صحبت های عادی ما به جر و بحث ختم می شد . بارها درگیری فیزیکی با اعضای خانه پیدا کردم . همیشه خودم را از اعضا خانواده پنهان می کردم چون فکر می کردم که آنها من را درک نمی کنند و روابطم احساساتم اهدافم دوستانم و ... مخفی بود .
مشکل اصلی که من با آن درگیر بودم این بود که به شدت در خآنه منزوی بودم و هیچ ارتباط عاطفی بین من و اعضا خانواده وجود نداشت و فقط در یک محل زندگی می کردیم و تمام سعی ام این بود که فقط برای خواب در خانه باشم . من از همه اعضا خانواده رنجش داشتم و نمی توانستم آنها را بپذیرم . همیشه صحبت های عادی ما به جر و بحث ختم می شد . بارها درگیری فیزیکی با اعضای خانه پیدا کردم . همیشه خودم را از اعضا خانواده پنهان می کردم چون فکر می کردم که آنها من را درک نمی کنند و روابطم احساساتم اهدافم دوستانم و ... مخفی بود .