2020-11-06، 07:43
14-قبل از کارکردن قدمها وگرفتن تجربه از دوستان قدیمی بهبودی دقیقاهمینطورفکرمیکردم باکارکردن قدمهامتوجه شدم که در انکارم وفقط صداقته که منواز انکاربیرون میاره انکاراون بخش از مرض منه که بمن میگه توبیمارنیستی وهمه چیزو میدونی ومیتونی وزمانی که تو انکارم قادر به درک واقعیت انکارم نیستم و وقتی چنین فکرکنم یعنی درمرکزبیماری قرارگرفته ام که بمن میگه تودیگه به هیچ چی نیاز نداری وبهبودپیدا کردی ودرمورداعتیادهمه چی رومیدونی این یعنی ایست کردن درمسیر بهبودی واین ایست یعنی مرگ. اطلاعات ودانش ماروبجایی میرسونه که تازه متوجه میشیم دراوج دانایی درناتوانی به سرمیبریم دانش بما اطلاعات وآگاهی میده نه توانایی وکنترل وبه هیج عنوان نمیتونه عادتهای نادرست مارو برطرف کنه داستان آگاهی با توانایی کاملا متفاوته وبه همین دلیل من همیشه به خداراهنما جلسه کارکردن قدمهاوخدمت کردن باعشق احتیاج دارم.?