2020-11-06، 08:42
36-بحران یعنی زیربارمنفی وفشارشدیدبودن حالامیخوادروحی روانی جسمی احساسی مادی معنوی ویافکری باشه من وقتی یه فکربحرانزا روحفظ میکنم تموم انرژی مثبتم رواز دست میدم ودوباره واردمرکزمرضم میشم وشروغ به قضاوت کنترل سرزنش ومحکوم کردن دیگران میکنم واردفازمنفی شده وجودم پرازترس شده ودچارتصورات باطل ورنجش میشم وماهیت مرضم باعث میشه به این بحرانها دامن بزنم واینجاست که دریچه افکارم بسته میشه دیگه نمیتونم درست فکرکنم روابطم سردوظاهری میشه ونمیذاره راحت زندگی کنم ومرضم روفعال میکنه افکاربحرانزا از خودکم بینی وضعف وناتوانی وتنبلی وخودمحوری ناشی میشه وبرپایه ترس وبی ایمانی بنامیشه ومارودرمرکز اجبار و وسوسه قرارمیده وبیانگر غیرقابل اداره بودن زندگیمونه امروزه سعی میکنم عکس العمل هایم بااصول وباورهایم متضاد نباشدوترس وهراس ومشکلی رو باخودم حمل نکنم وفقط برای امروزم زندگی کنم?