2013-12-03، 07:44
آنچه که زندگی ما را همیشه آشفته کرده بود به این علت بود که ما دور فکر و باورهای غلط خود یک چاردیواری بتنی کشیده بودیم و با تعصبی بیمارگونه از آنها پاسداری و در واقع آنها را حفظ میکردیم و به هیچ وجه اجازه نمیدادیم تا افکار و ایده های نو یا باورهای سازنده به دریچه افکار ما راه یابند ، اما امروز در اثر روشن بینی به نقطه ائی رسیده ایم که دریچه های ذهن خود را به روی افکارهای سازنده و باورهای جدید باز گذاشتیم و سعی و تلاش می کنیم و از دیگران برای مفهوم شدن باورهای جدید و ایده های و حتی الهامات نو کمک میگریم .
فکر بسته از خود محوری و بیماری ما ریشه میگرفت و همیشه برای ما و اطرافیانمان جز مشکل آفرینی و ناهنجاری چیزی دیگری به همراه نمی آورد ، هیچ عامل بازدارنده ای مثل فکر بسته در راستای بهبودی تاثیر منفی ندارد ، مادامیکه ما به اشکال مختلف گرفتار فکر های بسته و دگم خود باشیم نمیتوانیم پیامهای نهفته در اصول بهبودی را درک کنیم و از آنها نتیجه بگیریم ، در واقع فکر بسته دشمن بهبودی است . اصل روحانی روشن بینی ما را متقاعد می سازد که با مواجهه با مسائل بدون تعصب و از روی منطق با آنها روبرو شویم و به نتایج آن متمرکز باشیم .
فکر بسته از خود محوری و بیماری ما ریشه میگرفت و همیشه برای ما و اطرافیانمان جز مشکل آفرینی و ناهنجاری چیزی دیگری به همراه نمی آورد ، هیچ عامل بازدارنده ای مثل فکر بسته در راستای بهبودی تاثیر منفی ندارد ، مادامیکه ما به اشکال مختلف گرفتار فکر های بسته و دگم خود باشیم نمیتوانیم پیامهای نهفته در اصول بهبودی را درک کنیم و از آنها نتیجه بگیریم ، در واقع فکر بسته دشمن بهبودی است . اصل روحانی روشن بینی ما را متقاعد می سازد که با مواجهه با مسائل بدون تعصب و از روی منطق با آنها روبرو شویم و به نتایج آن متمرکز باشیم .