2020-11-08، 01:43
19-همیشه درحال خودآزاری ونقشه کشیدن وانتقام گرفتن بودم حال واحساس وافکارم همیشه بدویکسره درگیربودباخودم هم جنگ داشتم وخیلی اوقات خودزنی هم میکردم رابطه ام باخودم بدجوری خراب شده بودواززندگی وروابطم هیچ لذتی نمیبردم روابطم بادیگران هم ظاهری وسرد وازسرتکلیف بودوهمیشه درحال قضاوت کردن وکنترل آنهابودم دیگرنمیتوانستم ونمیخواستم به کسی اعتمادکنم همه را دروغگو وخیانتکارمیدیدم ونسبت به همه بدبین شده بودم ورابطه ای بین من ونیروی برتر وجودنداشت مگرمیشودانسان باکینه ورنجش ونفرت درقلب بیماری ومرض زندگی کندتهمت بزندغیبت بکند ونقشه بکشد وبانیروی برترهم رابطه داشته باشددرآن حال حتی ازخودخداوندهم رنجش داشتم یادمان باشد تازمانی که رنجش داریم دراین چرخه معیوب گرفتاریم?