2013-12-03، 08:06
گاهی ایمان من از شک شروع شد و رشد کرد.
مشکلات دیگران یکییکی حل شد، من هم ایمان آوردم که این اتفاق در مسیر بهبودی من هم خواهد افتاد، با افزوده شدن صداقت، دیدن دوستان بهبودی و مراحل رشدشان، تمرین به روشنبینی، تظاهر به ایمان کم کردن اشتباهات، شک کردن و رسیدن به یقین، دست برداشتن از تصورات باطل، رشد در کار و کسب حلال، تغییر در نوع شناخت خود وخداوند، ايمان كمكم در من رشد كرد.
اول تظاهر میکردم ولی بعداً ایمان آوردم. از اعتماد من باورم شروع به رشد کرد، دردهایم را گفتم و هنگامی که باور کردم کسی هست که رنجشها را از من میگیرد و آلام درونیام را تسکین میدهد ایمان آوردم، بعد از تظاهر کردن چشمانم باز شد اعتماد پیدا کردم و در پس آن ایمانم فزونی یافت. با گوش کردن، باورهای جدیدی را ساختم و تا این لحظه ایمان قسمتی از زندگی من شده و هر روز کاربرد دارد و روز به روز ارتقاء مییابد، با ایمان، بیماری توان ایستادن ندارد.
مشکلات دیگران یکییکی حل شد، من هم ایمان آوردم که این اتفاق در مسیر بهبودی من هم خواهد افتاد، با افزوده شدن صداقت، دیدن دوستان بهبودی و مراحل رشدشان، تمرین به روشنبینی، تظاهر به ایمان کم کردن اشتباهات، شک کردن و رسیدن به یقین، دست برداشتن از تصورات باطل، رشد در کار و کسب حلال، تغییر در نوع شناخت خود وخداوند، ايمان كمكم در من رشد كرد.
اول تظاهر میکردم ولی بعداً ایمان آوردم. از اعتماد من باورم شروع به رشد کرد، دردهایم را گفتم و هنگامی که باور کردم کسی هست که رنجشها را از من میگیرد و آلام درونیام را تسکین میدهد ایمان آوردم، بعد از تظاهر کردن چشمانم باز شد اعتماد پیدا کردم و در پس آن ایمانم فزونی یافت. با گوش کردن، باورهای جدیدی را ساختم و تا این لحظه ایمان قسمتی از زندگی من شده و هر روز کاربرد دارد و روز به روز ارتقاء مییابد، با ایمان، بیماری توان ایستادن ندارد.
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه