2020-11-09، 03:12
19_بله، وهمچنین لیستی جداگانه برای آن افراد هم تهیه کرده ام.
بیشترجبران خسارتهایم به کسانی است که به طریقی بمن خسارت واردکرده اند مثل نزدیکان،دوستان وهمکارانم،اماباکارکردن صادقانه این قدم متوجه شدم که دراین خساراتی که بمن زده شده است من خودم نیز بیشتراوقات آنهاراباخساراتی که زده ام تحریک کرده ام وآنهانیزمقابله به مثل کرده آگاهانه ویاازروی ناآگاهی آنهانیزبمن خساراتی واردکرده اند.
مسئله مهم دراین قدم این است که من نقش خودم رادراین خسارات پیداکنم وکارهاوآسیب هایی راکه خودم زده ام شناسایی کنم وخساراتی راکه دیگران بمن زده اندصادقانه وبافروتنی از خساراتی که خودم مسبب آنهابوده ام جداکنم،من بایدنقش خودم رادرآن شرایط پیداکنم.
اگرمن بیشترمایل به جبران خسارت مستقیم هستم برای نقشی است که خودم درآن ماجراداشتم وبخاطر رهایی ام میخواهم جبران خسارت کنم.
من از روی اجباروناچاری هرگزجبران خسارتهای ناقص،ضمنی ودوپهلونمیکنم وهمچنین جبران خسارت رابرای رفع ورجوع هم انجام نمیدهم.
روندجبران خسارت من ازدل تغییرات ورشدروحانی من سرچشمه میگیرد.پس من بایدبه آن رشدروحانی برسم وبایدبر روی هدف روحانی خودمتمرکز باشم و بدون درنظرگرفتن اینکه آیاشخص مقابل هم بخاطرخساراتی که بمن زده ازمن جبران خسارت خواهدکردویااینکه باچه عکس العملی روبروخواهم شدوبادست برداشتن از چراهاوتوجیه وبهانه ها وخارج شدن ازپشت دیوار انکار مرضم، بافروتنی وشهامت وتوکل برخداوندباید جبران خسارت خودم رابه انجام برسانم،?
بیشترجبران خسارتهایم به کسانی است که به طریقی بمن خسارت واردکرده اند مثل نزدیکان،دوستان وهمکارانم،اماباکارکردن صادقانه این قدم متوجه شدم که دراین خساراتی که بمن زده شده است من خودم نیز بیشتراوقات آنهاراباخساراتی که زده ام تحریک کرده ام وآنهانیزمقابله به مثل کرده آگاهانه ویاازروی ناآگاهی آنهانیزبمن خساراتی واردکرده اند.
مسئله مهم دراین قدم این است که من نقش خودم رادراین خسارات پیداکنم وکارهاوآسیب هایی راکه خودم زده ام شناسایی کنم وخساراتی راکه دیگران بمن زده اندصادقانه وبافروتنی از خساراتی که خودم مسبب آنهابوده ام جداکنم،من بایدنقش خودم رادرآن شرایط پیداکنم.
اگرمن بیشترمایل به جبران خسارت مستقیم هستم برای نقشی است که خودم درآن ماجراداشتم وبخاطر رهایی ام میخواهم جبران خسارت کنم.
من از روی اجباروناچاری هرگزجبران خسارتهای ناقص،ضمنی ودوپهلونمیکنم وهمچنین جبران خسارت رابرای رفع ورجوع هم انجام نمیدهم.
روندجبران خسارت من ازدل تغییرات ورشدروحانی من سرچشمه میگیرد.پس من بایدبه آن رشدروحانی برسم وبایدبر روی هدف روحانی خودمتمرکز باشم و بدون درنظرگرفتن اینکه آیاشخص مقابل هم بخاطرخساراتی که بمن زده ازمن جبران خسارت خواهدکردویااینکه باچه عکس العملی روبروخواهم شدوبادست برداشتن از چراهاوتوجیه وبهانه ها وخارج شدن ازپشت دیوار انکار مرضم، بافروتنی وشهامت وتوکل برخداوندباید جبران خسارت خودم رابه انجام برسانم،?