2020-11-09، 03:25
5_بله،متاسفانه مواقعی که بامرض وبیماریم زندگی میکنم ودریچه افکارم بسته میشودوخودم رامحق وحق بجانب میدانم ودچاراحساس دانایی وتوانایی میشوم این اتفاق برایم میفتدبرای مثال: درجاهایی که نبایدباشم میبودم،وکارهایی راکه نبایدمیکردم انجام میدادم،روابطی که نبایداصلا صورت میگرفت واززیربنا نادرست وپراز توقعات نابجابودولذت طلبی وشهوترانی درآن موج میزدصورت میگرفت،ورابطه هایی که بایدتقویت میشد مانند روابط خانوادگی ودوستی هایمان، که متاسفانه بیمارگونه وبدون مسئولیت رهامیشد، بی رویه پول خرج میکردم واصلأبفکر برنامه ریزی نبودم اما امروز متوجه شده ام که بایدحتما پس انداز هم داشته باشم.
درمشارکتهایم احساسات دوستانم را بالاوپایین میکردم وحرفهای قشنگ وغیرت برانگیزمیزدم تاسبدسنت7 پر از پول شود،بصورت روزانه ترازنمیگرفتم واگرهم میگرفتم زورم میامدبرای راهنمایم بخوانم ارتباط مرتبی هم باراهنمام نداشتم،مشورت نمیکردم وبا کله بیمارخودم تصمیم میگرفتم بر روی خواسته هایم پافشاری میکردم وبه حرف دیگران گوش نمیدادم ومشتری دائم لذتهای زودگذر وکلوپ بازیهابودم، که خودش بازهم باعث بروزمشکلات دیگری برایم میشد.واشتباهات دیگری مانند:
درانکاربودن واقرارنکردن،ماسک زدن ومشارکتهای صادقانه نکردن،خیلی از اوقات مظلوم نمایی کردن،خدمتهای بیمارگونه کردن، تحمیل عقایدم باجملات زیباوقیافه حق بجانب،اقرارنکردن به نواقصم که باعث تکرار اشتباهاتم وبیخبرماندن ازرفتارها واعمال ناسالمم میشد،نقش قربانی را بازی کردن تابه هدفم برسم،خودآزاری کردن بخاطرنپذیرفتن حقایق موجود زندگیم.
که فقط نوشتن ترازنامه ومداومت در نوشتن آن،تماس مرتب باراهنمام، مشارکت صادقانه، حضورمنظم درجلسات وتماس بادوستان بهبودی،ومشورت ودرآوردن زیربنای ترازنامه هایم باکمک راهنمایم توانست کمکم کندتابتوانم بعدازمدتهااز این اشتباهات خارج شده ورهاشوم.?
درمشارکتهایم احساسات دوستانم را بالاوپایین میکردم وحرفهای قشنگ وغیرت برانگیزمیزدم تاسبدسنت7 پر از پول شود،بصورت روزانه ترازنمیگرفتم واگرهم میگرفتم زورم میامدبرای راهنمایم بخوانم ارتباط مرتبی هم باراهنمام نداشتم،مشورت نمیکردم وبا کله بیمارخودم تصمیم میگرفتم بر روی خواسته هایم پافشاری میکردم وبه حرف دیگران گوش نمیدادم ومشتری دائم لذتهای زودگذر وکلوپ بازیهابودم، که خودش بازهم باعث بروزمشکلات دیگری برایم میشد.واشتباهات دیگری مانند:
درانکاربودن واقرارنکردن،ماسک زدن ومشارکتهای صادقانه نکردن،خیلی از اوقات مظلوم نمایی کردن،خدمتهای بیمارگونه کردن، تحمیل عقایدم باجملات زیباوقیافه حق بجانب،اقرارنکردن به نواقصم که باعث تکرار اشتباهاتم وبیخبرماندن ازرفتارها واعمال ناسالمم میشد،نقش قربانی را بازی کردن تابه هدفم برسم،خودآزاری کردن بخاطرنپذیرفتن حقایق موجود زندگیم.
که فقط نوشتن ترازنامه ومداومت در نوشتن آن،تماس مرتب باراهنمام، مشارکت صادقانه، حضورمنظم درجلسات وتماس بادوستان بهبودی،ومشورت ودرآوردن زیربنای ترازنامه هایم باکمک راهنمایم توانست کمکم کندتابتوانم بعدازمدتهااز این اشتباهات خارج شده ورهاشوم.?