2020-11-09، 11:11
26__15_بله معمولاهرگاه که دچار احساس دانایی وتوانایی میشوم،هرگاه که واردانکاربیماری اعتیادشده وپشت دیوارکنترل وقضاوت وسرزنش دیگران پنهان میشوم،زمانیکه واقعیت موجودم رانمیخواهم بپذیرم وباخودم ودیگران جنگ دارم وخودم راحق بجانب میدانم، مواقعی که در نوشتن ترازنامه هایم تنبلی میکنم،زمانیکه اززیرچترعجزهایم خارج شده وحس میکنم نیازی به مشورت ومشارکت ندارم،زمانیکه پای مادیاتی که حق من نیست درمیان باشد،زمانی که پای شهوترانی درمیان است ومن نمیخواهم این لذت طلبی راازدست بدهم،وقتی که درحال سوءاستفاده هستم وزمانیکه صداقتم راازدست میدهم وتمایلم کمترمیشود،نه تنهامسایلم راباراهنمایم مطرح نمیکنم بلکه میبینم تماسم هم با اوروزبه روزکمترمیشودومعمولا ازاین حالت است که متوجه میشوم دارم با مرضم زندگی میکنم وبایدباراهنمایم تماس گرفته ودوباره خودم رابه مسیر بهبودی متعهدنمایم.?