2020-11-09، 11:16
28__17_در رابطه هایی که مطابق الگوهای تعریف شده من نیستندوبا کسانی روبرومیشوم که اتوماتیک حال واحساسم خراب میشود،گاهی اوقات که بیماریم فعال میشودویادچاروسوسه میشوم، لذت طلب که میشوم تمرین اصول هم برایم سخت میشود وحتی گاهی اوقات اصول راکلأفراموش میکنم.
زمانی که بامرضم زندگی میکنم وازاین بیماری مرموز ولاعلاج ونواقصی که دارم لذت میبرم زمانیکه از اراده شخصی وخودمحوریم استفاده میکنم،وقتی که اسیر افراط وتفریط میشوم وقتی که دست از فروتنی برمیدارم وناصادق میشوم ودچاریأس وناامیدی میشوم، وقتی که حس میکنم منافع وامنیت هام درخطرهستند،وقتی که دچار افکار بحرانزامیشوم ویازمانیکه باری به هر جهت زندگی میکنم ودریچه افکارم بسته میشودوتنفر ورنجش هایم بالامیزند در زندگیم دچارمشکل میشوم.?
زمانی که بامرضم زندگی میکنم وازاین بیماری مرموز ولاعلاج ونواقصی که دارم لذت میبرم زمانیکه از اراده شخصی وخودمحوریم استفاده میکنم،وقتی که اسیر افراط وتفریط میشوم وقتی که دست از فروتنی برمیدارم وناصادق میشوم ودچاریأس وناامیدی میشوم، وقتی که حس میکنم منافع وامنیت هام درخطرهستند،وقتی که دچار افکار بحرانزامیشوم ویازمانیکه باری به هر جهت زندگی میکنم ودریچه افکارم بسته میشودوتنفر ورنجش هایم بالامیزند در زندگیم دچارمشکل میشوم.?