2013-10-17، 04:27
این سوال به ما می گوید که اگر اعتقاد مذهبی داشتیم یا رابطه درستی با خداوند داشتیم پس چرا اعتیاد
وچرا معتاد شدیم این قایده اعتقادات به ما کار ندادویکی از دلایل آن این بود که ما تصور درستی از خداوند
نداشتیم وهر چه بود ازدیگران به ما القا شده بودما بجای ا ین که به خداوند اعتماد کنیم از خداوند می
ترسیدیم پس نمی توانستیم به کسی که از او می ترسیدیم اعتماد کنیم.ما همیشه به د نبال هر راهی بودیم
بجز راه مذهب ورابطه داشتن با خداوند وهمه این موارد بر می گردد به کودکی ما وریشه در گذشته ما
داردکه انشا الله در سوالهای بعدی در این مورد بیشتر صحبت می کنیم تا بتوانیم خداوند را همان طور که
هست درک کنیم مثل پدری عاشق ومهربان وبخشنده نه خداوندی انتقام گر وخشمگین. این برنامه یک
برنامه مذهبی نیست بلکه ما از طریق معنویات وروحانیت به خالق خود نزدیک می شویم تاخلع
روحانی خود که همان عدم اعتماد به خداوند است را را پر کنیم .در این برنامه سه اصل روحانی ،صداقت،
روشن بینی ،تمایل،سه اصل واجب است وهیچ مذهب ودینی این سه اصل را رد نمی کند. در این برنامه خود
شناسی وخداشناسی ازطریق قدمهای دوازده گانه برای ما صورت می گیرد که از تسلیم وخواست خداوند
صحبت می کند، این مطلب را نیز هیچ مذهب ودینی رد نمی کند. ما به خاطر نوع بیماری وشد ت آن و آگاه
نبودن ونداشتن اطلاعات درست همه چیز را برای خود می خواستیم وهر چیز که به میل وسلیقه ما نبود از
آن بهانه گیری می کردیم وآن را بصورت مستقیم وغیر مستقیم رد می کردیم، عالم بی عمل بودیم که فقط در
راستای اهداف کاذب و خود محورانه خود حرکت می کردیم.سوءاستفاده گر از هر موقعیت وشرایط .قسمتی
از بیماری من وابستگی است وابسته شدن به خانواده و متعلقاط زندگی وغیره .احساس غرور وتملک کردن
بر زندگی خود ودیگران که این موضوع ترسها را در ما متورم می کرد وهمه اینها به خاطروصل نبودن
ورابطه نداشتن با خداوند بود .ماهمیشه با متوصل شدن به پول خانواده وغیره ومواد مخدر احتیاجات
روحی خود را بر آورده می کردیم ولی امروزاحتیاجات روحی خود را باانجام دادن اصول
روحانی انجمن معتادان گمنام بر آورده می کنیم .
وچرا معتاد شدیم این قایده اعتقادات به ما کار ندادویکی از دلایل آن این بود که ما تصور درستی از خداوند
نداشتیم وهر چه بود ازدیگران به ما القا شده بودما بجای ا ین که به خداوند اعتماد کنیم از خداوند می
ترسیدیم پس نمی توانستیم به کسی که از او می ترسیدیم اعتماد کنیم.ما همیشه به د نبال هر راهی بودیم
بجز راه مذهب ورابطه داشتن با خداوند وهمه این موارد بر می گردد به کودکی ما وریشه در گذشته ما
داردکه انشا الله در سوالهای بعدی در این مورد بیشتر صحبت می کنیم تا بتوانیم خداوند را همان طور که
هست درک کنیم مثل پدری عاشق ومهربان وبخشنده نه خداوندی انتقام گر وخشمگین. این برنامه یک
برنامه مذهبی نیست بلکه ما از طریق معنویات وروحانیت به خالق خود نزدیک می شویم تاخلع
روحانی خود که همان عدم اعتماد به خداوند است را را پر کنیم .در این برنامه سه اصل روحانی ،صداقت،
روشن بینی ،تمایل،سه اصل واجب است وهیچ مذهب ودینی این سه اصل را رد نمی کند. در این برنامه خود
شناسی وخداشناسی ازطریق قدمهای دوازده گانه برای ما صورت می گیرد که از تسلیم وخواست خداوند
صحبت می کند، این مطلب را نیز هیچ مذهب ودینی رد نمی کند. ما به خاطر نوع بیماری وشد ت آن و آگاه
نبودن ونداشتن اطلاعات درست همه چیز را برای خود می خواستیم وهر چیز که به میل وسلیقه ما نبود از
آن بهانه گیری می کردیم وآن را بصورت مستقیم وغیر مستقیم رد می کردیم، عالم بی عمل بودیم که فقط در
راستای اهداف کاذب و خود محورانه خود حرکت می کردیم.سوءاستفاده گر از هر موقعیت وشرایط .قسمتی
از بیماری من وابستگی است وابسته شدن به خانواده و متعلقاط زندگی وغیره .احساس غرور وتملک کردن
بر زندگی خود ودیگران که این موضوع ترسها را در ما متورم می کرد وهمه اینها به خاطروصل نبودن
ورابطه نداشتن با خداوند بود .ماهمیشه با متوصل شدن به پول خانواده وغیره ومواد مخدر احتیاجات
روحی خود را بر آورده می کردیم ولی امروزاحتیاجات روحی خود را باانجام دادن اصول
روحانی انجمن معتادان گمنام بر آورده می کنیم .
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه