2013-12-13، 09:07
کودکان بیش فعال متاسفانه بسیار تیز هوشند و فعالیت مغزی آنها فراتر از سن و سالشان است. ممکن است خیلی از مردم از تیز هوشی کودکان خود بسیار خوشحال باشند . در حالی که کودک مانند یک نوار کاست خالی و آماده ی پذیرش مهارتهایی باشد که از والدین و اطرافیانش دریافت می کند. بیش فعالان چنین نیستند از همان ابتدا خودشان متوجه بزرگی مغزشان میشوند و احساس توانمندی بدون تعلیمات و تجربه را دارند و همه ی ما از سه پایانه بدبختی بنام من میدونم. من می فهمم و من میتونم برخوردار هستیم و فقط از هر موضوعی فقط اول آن را متوجه میشویم و بقیه را خودمان حدس میزنیم و این فعالیت مغزی تا بدانجا گسترش پیدا می کند که احساس پدیده بودن را خواهیم داشت. ما چون از نصیحت و نصحتگر خوشمان نمی آید مسلماً از افرادی که باید با آنها مشورت میکردیم نیز خوشمان نمیآید. مسلماً از تجربیات کافی و الگوهای مثبت هم گریزان بودیم. و در انزوای بیماری خودمان احساس میکردیم که میتوانیم خودمان به تنهایی از پس ماجرا برآییم. اما اکنون متوجه شده ایم که به تنهایی قادر نیستیم کاری انجام دهیم بلکه ما با هم و کمک هم میتوانیم بر این بیماری قدرتمند فائق شویم.