2013-12-18، 02:07
ایوان تهی است،
و باغ از یاد مسافر سرشار
در دره آفتاب، سر برگرفته ای:
کنار بالش تو، بیدِ سایه فکن از پا در آمده است
[color=#FF0000][size=large][font=Times New Roman]
دوری،
تو از آن سوی شقایق دوری
در خیرگیِ بوته ها، کو سایه لبخندی که گذر کند؟
از شکاف اندیشه، کو نسیمی که درون آید؟
سنگریزه رود، برگونه ى تو می لغزد
شبنم جنگل دور، سیمای ترا می رباید
ترا از تو ربوده اند،
و این تنهاییِ ژرف است
می گریی، و در بیراهه زمزمه ای سرگردان می شوی.....
/ هشت كتاب - دفتر: آوار آفتاب - شعر: در سفر آنسوها
و باغ از یاد مسافر سرشار
در دره آفتاب، سر برگرفته ای:
کنار بالش تو، بیدِ سایه فکن از پا در آمده است
[color=#FF0000][size=large][font=Times New Roman]
دوری،
تو از آن سوی شقایق دوری
در خیرگیِ بوته ها، کو سایه لبخندی که گذر کند؟
از شکاف اندیشه، کو نسیمی که درون آید؟
سنگریزه رود، برگونه ى تو می لغزد
شبنم جنگل دور، سیمای ترا می رباید
ترا از تو ربوده اند،
و این تنهاییِ ژرف است
می گریی، و در بیراهه زمزمه ای سرگردان می شوی.....
/ هشت كتاب - دفتر: آوار آفتاب - شعر: در سفر آنسوها
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست