2013-12-20، 06:56
من سالها تصوری ترسناک و مجازاتگر از خداوند داشتم و شرایط و اصول آموزشی من از مذهب و شمایلی و تصوری از خداوند باعث شد که من از همان دوران کودکی خدا گریز باشم و نمی دانستم و نگذاشتند بدانم که من برای ادامه دادند به زندگی و کسب انرژی نیاز به خداوند دارم. من بجای رفتن به سمت خداوند به سمت شیطان رفتم و برای کسب انرژی به دیگران و رفتارهای هیجانی وابستگی و هموابستگی پیدا کردم و چنان خودم را از خداوند ترساندم که او را از خودم خیلی دور دیدم .....اکنون به خداوندی اعتقاد پیدا کرده ام که دوستدار و یار من است و دارم سعی میکنم تمام آن تیرگی افکارم را از خداوند پاک کنم و تصویر زیبایی از او ساخته ام و در روابطم تجدید نظر کرده ام و راه تازه ای ایجاد کرده ام که ترس از خدا را کنار گذاشته و او را مانند خالقی مهربان و والدی دلسوزی رحیم میدانم و میدانم هرگز از من دوری نکرده و کمکم میکند.