2014-01-14، 11:44
به نظر من در مورد گناه و خجالت لازمه كه بيشتر از اينكه به عوامل يا اشكالش توجه كنيم بايد واكنشي رو كه در مواجهه با اين معقوله نشون ميديم بررسي كنيم..
من معمولا پنهانش ميكنم،يا ازش فرار ميكنم،به انزوا پناه ميبرم،از يه نقص ديگه كمك ميگيرم،تا فراموشش كنم..
جالب اينجاست كه فكر ميكنم اگه از اين تسكين هاي فوري استفاده كنم خيلي زود بي تاثير ميشه ..
ولي واقعيت اينه كه اون احساس با گذشت زمان بي تاثير نميشه،،بلكه به يه شكل نامحسوس تاثيراتي به مراتب مخرب تر از ايجاد درد تو شخصيتم توليد ميكنه..
واگه بررسي نشه تا قيامت هم بي تاثير نميشه..
من معمولا پنهانش ميكنم،يا ازش فرار ميكنم،به انزوا پناه ميبرم،از يه نقص ديگه كمك ميگيرم،تا فراموشش كنم..
جالب اينجاست كه فكر ميكنم اگه از اين تسكين هاي فوري استفاده كنم خيلي زود بي تاثير ميشه ..
ولي واقعيت اينه كه اون احساس با گذشت زمان بي تاثير نميشه،،بلكه به يه شكل نامحسوس تاثيراتي به مراتب مخرب تر از ايجاد درد تو شخصيتم توليد ميكنه..
واگه بررسي نشه تا قيامت هم بي تاثير نميشه..
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست