2014-01-15، 12:09
2 تير
بخش بسيار بزرگ بيماريم به عنوان يك فرد وابسته و هموابستگی(انكار) ندیدن واقعیتهاست، بدين شكل كه خودم را هرگز بيمار نميدانم و حتي سعي ميكنم، با نقش بازي كردنها به اين بخش جلوه و نقش ديگري بدهم. دانش برنامهي خودیاری قدمها به من ياد داده است، كه مشكل من مواد مخدر، نيكوتين يا الكل و قرص و قمار نيست. بلكه دچار بيماريي هستم كه لاعلاج و بدون درمان و پیشرونده ميباشد. اين بيماري به (بيماري وابستگي) معروف است. امروز ميدانم كه براي رهايي از اين بيماري فقط جايگزيني مناسب بايد داشت. اين را هم ميدانم كه هيچ جايگزيني مناسبتر از وابستگي به خداوند نيست. امّا بیمار من اجازه نمیدهد. آيا وابستگي به خداوند مثل وابستگي به ساير موارد و اشخاص و موقعيتها مرا دچار گرفتاري به خداوند و اسارت ميكند؟ امروز با اصول برنامه ميدانم كه وابستگي به خداوند تنها وابستگي سالمی است، كه باعث رهايي و آزادي از تمام قيد و بندها ميباشد. امروز از يك چيز كاملاً مطمئن هستم و آن اين است، كه خودم به تنهايي قدرتي ويرانگر برای نابودی خودم دارم، كه ميتوانم باعث خرابی اوضاع و لغزش و وابستگي خودم گردم.
وارستگي تنها در وابستگي به خداوند است!
بخش بسيار بزرگ بيماريم به عنوان يك فرد وابسته و هموابستگی(انكار) ندیدن واقعیتهاست، بدين شكل كه خودم را هرگز بيمار نميدانم و حتي سعي ميكنم، با نقش بازي كردنها به اين بخش جلوه و نقش ديگري بدهم. دانش برنامهي خودیاری قدمها به من ياد داده است، كه مشكل من مواد مخدر، نيكوتين يا الكل و قرص و قمار نيست. بلكه دچار بيماريي هستم كه لاعلاج و بدون درمان و پیشرونده ميباشد. اين بيماري به (بيماري وابستگي) معروف است. امروز ميدانم كه براي رهايي از اين بيماري فقط جايگزيني مناسب بايد داشت. اين را هم ميدانم كه هيچ جايگزيني مناسبتر از وابستگي به خداوند نيست. امّا بیمار من اجازه نمیدهد. آيا وابستگي به خداوند مثل وابستگي به ساير موارد و اشخاص و موقعيتها مرا دچار گرفتاري به خداوند و اسارت ميكند؟ امروز با اصول برنامه ميدانم كه وابستگي به خداوند تنها وابستگي سالمی است، كه باعث رهايي و آزادي از تمام قيد و بندها ميباشد. امروز از يك چيز كاملاً مطمئن هستم و آن اين است، كه خودم به تنهايي قدرتي ويرانگر برای نابودی خودم دارم، كه ميتوانم باعث خرابی اوضاع و لغزش و وابستگي خودم گردم.
وارستگي تنها در وابستگي به خداوند است!