2014-01-15، 12:10
1 تير
امروز به خاطر زاهد و باتقوا شدن و يا پرهيزگار شدن دعا نميخوانم. چرا؟ چون ميدانم كه هرگز به تقوا و پرهيز و زهد نخواهم رسيد، من فقط نياز دارم كه نيايش كنم و از انرژي حاصله، براي فقط امروز، كه در رأس آن بهبودي خودم و رساندن پيام و خدمتگزاري در گروه استفاده خواهم برد. امروز دعا كردن برايم مثل فانوسي شده است كه در سياهي شب راهم را روشن ميكند، در اين حالت است كه به قدرتي اتصال پيدا ميكنم، كه بدانم در كجاي مسير، در حركت به سمت خداوند قرار دارم. آيا اميدوار هستم كه دست از خود خواهي و خود ستايي بردارم تا بدانم كه عاجز و ناتوان هستم، سپس با قدرت بيانتهاي خداوندي به توانايي برسم؟ آيا اجازه ميدهم كه جوانههاي عشق در من به گلبرگهاي زيباي دوست داشتن خودم و دیگران و خداوند تبديل شود؟ آيا ميدانم كه فقط با تسليم شدن به قدرت عشق خداوند، قادر هستم كه به معايب و نواقص شخصيتیام به عنوان يك انسان پيببرم؟ من باید بهخاطر بسپارم که من فقط برای درست کردن افکار و رفتار خودم به برنامه آمدهام، نه برای عیبجویی و درست کردن هویت و شخصیت دیگران، من خود نیازمند اصول برنامه هستم.
ميگذارم خداوند خدايي و من هم بندگي كنم!
امروز به خاطر زاهد و باتقوا شدن و يا پرهيزگار شدن دعا نميخوانم. چرا؟ چون ميدانم كه هرگز به تقوا و پرهيز و زهد نخواهم رسيد، من فقط نياز دارم كه نيايش كنم و از انرژي حاصله، براي فقط امروز، كه در رأس آن بهبودي خودم و رساندن پيام و خدمتگزاري در گروه استفاده خواهم برد. امروز دعا كردن برايم مثل فانوسي شده است كه در سياهي شب راهم را روشن ميكند، در اين حالت است كه به قدرتي اتصال پيدا ميكنم، كه بدانم در كجاي مسير، در حركت به سمت خداوند قرار دارم. آيا اميدوار هستم كه دست از خود خواهي و خود ستايي بردارم تا بدانم كه عاجز و ناتوان هستم، سپس با قدرت بيانتهاي خداوندي به توانايي برسم؟ آيا اجازه ميدهم كه جوانههاي عشق در من به گلبرگهاي زيباي دوست داشتن خودم و دیگران و خداوند تبديل شود؟ آيا ميدانم كه فقط با تسليم شدن به قدرت عشق خداوند، قادر هستم كه به معايب و نواقص شخصيتیام به عنوان يك انسان پيببرم؟ من باید بهخاطر بسپارم که من فقط برای درست کردن افکار و رفتار خودم به برنامه آمدهام، نه برای عیبجویی و درست کردن هویت و شخصیت دیگران، من خود نیازمند اصول برنامه هستم.
ميگذارم خداوند خدايي و من هم بندگي كنم!