2014-01-20، 09:11
یکی از اصولی که به ما در بهبودی کمک میکند اصل روحانی خدمت کردن میباشد.اما نحوه خدمت کردن علاوه بر اینکه نیاز به مطالعه مفاهیم و سنتها و اموزش برای خدمات دارد نیاز شدیدی به کارکردن قدمها داریم.اری این قسمتی است که متاسفانه از ان غافل میشویم و به همین خاطر یا از بهبودی شخصی فاصله میگیریم و یا باخاطر عدم بلوغ روحانی و تعیین حد و مرز برای خدماتمان به گروه و خانواده و جامعه خسارت میزنیم.و این گونه خدمت کردن باعث میشود که ار هدف اصلی برنامه برای ما که همانا بهبودی از طریق کار کردن 12 قدم است غافل شویم.بارها دیده شده است که خدمتگذاران ساختارهای خدماتی در جلسات بهبودی گروه شرکت نمیکنند.اینگونه افراد انچنان سرگرم خدمت میشوند که گاهی فراموش میکنند که به خانواده خود سرویس بدهند.اری بهبودی به خانواده میرسد چرا که اگر همین امروز مصرف کنیم تنها همین خانواده ما را در منزل ممکن است راه بدهند نه اعضای انجمن!
وقتی افراطی خدمت میکنیم حتی ممکن است علاوه بر جلسه نرفتن با راهنمایمان در تماس نباشیم.ار مطالعه نشریات و کارهایی مثل دعا و مراقبه نیز غافل شویم.اری همتنطور که در سبد هفتم باید فقط سهم منصفانه خود را بدهم در خدمات نیز سهم منصفانه کافیست.خدمات بدون کارکرد قدم باعث میشود که خود بزرگ بین و عیبجو و خود محور شویم و در خدمات به دنبال شخصیت نداشته مان بگردیم نه در قدمها.لازم است همانطور که خدمت میکنم از خود سوال کنم که ایا به اندازه کافی جلسه میروم؟ایا برای همسر و فرزند و خانواده و فامیل خودم وقت میگدارم؟ایا اصول بهبودی را به زندگیم اورده ام یا زندگیم را به ان ای اورده ام؟کسانی هستند که افراط در خدمات را ادامه داده و محکم به ان چسبیده و نه تنها به دیگران فرصت خدمت نمیدهند بلکه با بکارگیری اراده شخصی بیشتر از پیش به خود و خانواده و انجمن صدمه میزنند.لازم است در طول خدمت من بطور مداوم ترازنامه قدم دهم را از خود بگیرم.با تشکر امیر
وقتی افراطی خدمت میکنیم حتی ممکن است علاوه بر جلسه نرفتن با راهنمایمان در تماس نباشیم.ار مطالعه نشریات و کارهایی مثل دعا و مراقبه نیز غافل شویم.اری همتنطور که در سبد هفتم باید فقط سهم منصفانه خود را بدهم در خدمات نیز سهم منصفانه کافیست.خدمات بدون کارکرد قدم باعث میشود که خود بزرگ بین و عیبجو و خود محور شویم و در خدمات به دنبال شخصیت نداشته مان بگردیم نه در قدمها.لازم است همانطور که خدمت میکنم از خود سوال کنم که ایا به اندازه کافی جلسه میروم؟ایا برای همسر و فرزند و خانواده و فامیل خودم وقت میگدارم؟ایا اصول بهبودی را به زندگیم اورده ام یا زندگیم را به ان ای اورده ام؟کسانی هستند که افراط در خدمات را ادامه داده و محکم به ان چسبیده و نه تنها به دیگران فرصت خدمت نمیدهند بلکه با بکارگیری اراده شخصی بیشتر از پیش به خود و خانواده و انجمن صدمه میزنند.لازم است در طول خدمت من بطور مداوم ترازنامه قدم دهم را از خود بگیرم.با تشکر امیر
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست