2014-01-30، 01:14
19 بهمن
پس از سالها زندگي در كنار اصول برنامه و دقت در آن دريافتم، كه من نه تنها در مقابل بيماري وابستگي خودم ناتوان هستم. بلكه قادر نيستم كسان ديگر را هم در مقابل وابستگيها آشنا سازم. امروز ميدانم كه توانايي من بسيار محدود و انرژي كسب شده هر روزه براي 24 ساعت دوام دارد. اقرار به عجز و ناتواني در برابر وابستگيها و كنترل ديگران و تغيير دادن شرايط و دنيا نه تنها ما را به درماندگي نميكشد، بلكه تسليم بدون قيد و شرط پيروزي است. امروز قادر نيستم كسي را نجات بدهم فقط امكان آن را دارم كه تا تقسيم تجربيات شخصي خودم و دعا كردن بتوانم در مسير بهبودي به كسي كمك كنم. آيا هنوز هم نقش خداوند را بازي ميكنم؟ امروز سعي ميكنم تنها با امكانات و تجربيات خودم به يك تازهوارد به گونهاي كمك كنم. كه وي حق انتخاب داشته باشد. امروز آغوش خود را به روي همدردي ميگشايم و با بوسيدن و نوازش وي شايد مقداري از درد وي را تسكين دهم. تا در محيطي امن و مطمئن تصميم خودش را بگيرد. من هرگز نیرویبرتر کسی نمیشوم و اجازه نمیدهم کسه هم نیرویبرتر من شود.
فقط انتقال تجربه!
پس از سالها زندگي در كنار اصول برنامه و دقت در آن دريافتم، كه من نه تنها در مقابل بيماري وابستگي خودم ناتوان هستم. بلكه قادر نيستم كسان ديگر را هم در مقابل وابستگيها آشنا سازم. امروز ميدانم كه توانايي من بسيار محدود و انرژي كسب شده هر روزه براي 24 ساعت دوام دارد. اقرار به عجز و ناتواني در برابر وابستگيها و كنترل ديگران و تغيير دادن شرايط و دنيا نه تنها ما را به درماندگي نميكشد، بلكه تسليم بدون قيد و شرط پيروزي است. امروز قادر نيستم كسي را نجات بدهم فقط امكان آن را دارم كه تا تقسيم تجربيات شخصي خودم و دعا كردن بتوانم در مسير بهبودي به كسي كمك كنم. آيا هنوز هم نقش خداوند را بازي ميكنم؟ امروز سعي ميكنم تنها با امكانات و تجربيات خودم به يك تازهوارد به گونهاي كمك كنم. كه وي حق انتخاب داشته باشد. امروز آغوش خود را به روي همدردي ميگشايم و با بوسيدن و نوازش وي شايد مقداري از درد وي را تسكين دهم. تا در محيطي امن و مطمئن تصميم خودش را بگيرد. من هرگز نیرویبرتر کسی نمیشوم و اجازه نمیدهم کسه هم نیرویبرتر من شود.
فقط انتقال تجربه!
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست