2014-01-31، 01:59
من درتمام جاهای که ناصادق بودم ومجبورمیشدم دروغ بگم احساس بدی بهم دست میداد احساس میکردم که روزبه روز چهره ام زیر نقاب دروغ پلیدترمیشود ولی خوب چاره ای نداشتم بایک
بیمارزندگی کردن راهی برایم باقی نگذاشته بود ولی خوب خداراشکر آشنایی بابرنامه دریچه ای دیگری درزندگی من گشود وراههای به من نشان داد که ضرورت دروغ گفتن نداشت
بیمارزندگی کردن راهی برایم باقی نگذاشته بود ولی خوب خداراشکر آشنایی بابرنامه دریچه ای دیگری درزندگی من گشود وراههای به من نشان داد که ضرورت دروغ گفتن نداشت
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه