2015-04-26، 07:51
پسرک جلوی خانمی را میگیرد و با التماس میگوید : خانم تو را خدا یک شاخه گل بخرید ...
زن در حالیکه گل را از دستش میگرفت ، نگاه پسرک را روی کفش هایش حس کرد ..!!
پسرک گفت زیباست ، چه کفشهای قشنگی دارید ...!!
زن لبخندی زد و با غرور گفت : بله ، برادرم برایم خریده است . دوست داشتی جای من بودی ؟
پسرک بی هیچ درنگی محکم گفت : " نه " ولی دوست داشتم جای برادرت بودم ، تا من هم برای خواهرم کفش میخریدم ...!!!
زن در حالیکه گل را از دستش میگرفت ، نگاه پسرک را روی کفش هایش حس کرد ..!!
پسرک گفت زیباست ، چه کفشهای قشنگی دارید ...!!
زن لبخندی زد و با غرور گفت : بله ، برادرم برایم خریده است . دوست داشتی جای من بودی ؟
پسرک بی هیچ درنگی محکم گفت : " نه " ولی دوست داشتم جای برادرت بودم ، تا من هم برای خواهرم کفش میخریدم ...!!!
خدا را دوست دارم ....
*********** ابر را در بيكرانه آسمان ميگرياند ، تا غنچه ي حقيري را روي زمين بخنداند ....