2015-01-15، 09:40
افکار من در یک طبقه بندی ساده 2 نوع بود مثبت ومنفی تعادل نداشتم وقتی افکار مثبت بر ذهن من غلبه میکرد شیوه زندگی من هم خوب بودو اگر منفی بود که دیگر هیچ.اگر به افکارم هدف بدهم راحتر هستم و اگر بی هدف باشم باری به هرجهت هستم یعنی افکاری اشفته دارم کنترل میکنم و حالم خراب میشود از این شاخه به ان شاخه میپرم وقتی افکار اشفته دارم سیستم دفاعی بدن من خوب کار نمیکند بیمار جسمی و روحی میشوم روی رفتارم اثر میگذارد و انرژی تحلیل میرود و فرد الکی را مقصر همه چی میدانم و در جلسات متوچه شدم که افکارم باید سروسامان پیدا کند و رفع نقایص کنم تا رشد کنم باید اصولی برخورد کنم و با خود صادق باشم و اگر خواهان ارامش فکری و راحت باشم باید دست از کنترل دیگران بردارم .