2014-07-16، 02:46
باکارکردن روی نواقصم بد ون ترس از آن و دور کردن ترسهام واینکه مثل گذشته خود محورنباشم بلکه درکارهام مشورت کنم ومن امروز انسان تاییدطلبی نیستم که هرکاری که انجام بدهم از ترس این باشد که یافلانی ناراحت نشود ویا اینکه از این عملکرد من شاد میشه من امروز دیگه خداوندم را خدای مجازات گروترس نمی شناسم که مراتنبیه می کند بلکه من اورا خدایی بخشنده وحمایتگر میشناسم پس بخشی که مربوط به من است انجام میدهم وبقیه را به خودش می سپارم .وهیچ ترسی از شکست هم ندارم من امروز بخاطر ترسهایم وبخصوص بیماری اعتیاد به اندازه کافی منزوی شدم ولی امروز تنها نیستم وترسی هم از تنهایی ندارم بلکه دوستان هم بهبودی بامن هستند .