2013-11-02، 11:00
كليد بكارگيري مفهوم پنجم در تعريف وظيفه اي است كه نياز به انجام دارد آسان ترين راه ، به كار گرفتن ان از همان ابتدا است . در ابتدا وقتي كه يك وظيفه خدمت را به وجود مي آوريم ، بايد نوع اختياري كه جهت انجام آن واگذار خواهيم كرد و نحوه پاسخ گوئي آن مورد نظر قرار گيرد . پس از آن يك خدمت گزار مورد اعتماد مشخص ، هيئت خدماتي يا كميته بايد به عنوان تنها تصميم گيرنده و پاسخ گو برای انجام اين وظيفه انتخاب گردد . اين اصل ساده در تمام خدمات معتادان گمنام از گروه تا خدمات جهاني به كار گرفته مي شود .
وقتي ما تصميم مي گيريم كه يك وظيفه خدماتي خاص بايد انجام شود و به وضوح می گوئيم كه كدام خدمت گزار مورد اعتماد يا هيئت خدماتي يا كميته ، اختيار انجام اين وظيفه را دارد ، از سردر گمي بي مورد جلوگيري مي نمائيم . آن گاه دو كميته نخواهيم داشت كه سعي در انجام يك كار واحد داشته باشند . و دوباره كاري كنند و بر سر حدود اختيارات با يكديگر مجادله كنند . گزارش هاي هر پروژه ، مستقيم از يك منبع تصميم گيري ارائه مي شود ، كه حاوي بهترين اطلاعات ممكن است بدين گونه مسئوليت خدماتي محول شده ، سريع و دقيق انجام خواهد شد ، چون ديگر پرسشي در مورد اين كه چه كسي مسئول انجام آن است وجود نخواهد داشت . اگر مشكلي هم در پروژه ظهور كند. دقيقا مي دانيم براي رفع آن به كجا مراجعه كنيم . وقتي روشن می كنيم كه اختيار هر مسئوليت خدماتي به چه كسي واگذار شده است از عهده انجام مسئوليت ها بخوبي برخواهيم آمد .
وقتي که محدوده تصميم گيري را براي هر مسئوليت خدماتي تعريف كنيم ، محدوده پاسخگوئي را نيز مشخص كرده ايم . همان طور كه پيشتر در مفهوم چهارم ديديم و در مفهوم هشتم نيز با آن روبرو خواهيم شد ، پاسخ گوئي ويژگي اصلي خدمت در NA است . وقتي به خدمتگزاران مورد اعتماد خود مسئوليت انجام وظيفه خدماتي خاصي را مي دهيم ، آنها را براي اختياري كه به آنها واگذار كرده ايم نيز پاسخگو مي دانيم . از آنها انتظار داريم كه در دسترس باشند; پيوسته پيشرفت خود را گزارش كنند و با ما در مورد مسئوليت هاي خود مشورت نمايند.
پاسخگوئي بدان معنا نيست كه به كسي اختياري بدهيم و زود آن را پس بگيريم . بلكه به اين معني است كه مي خواهيم از تصميم گيري هاي خدمتگزاران مورد اعتمادمان براي انجام وظيفه اي كه بدان ها محول كرده ايم باخبر باشيم . ما مي خواهيم امكان تاثير گذاري بر تصميمات ، را داشته باشيم ، به خصوص اگر مستقيما بر ما اثري داشته باشند و اطلاعات ما در مورد هر مسئوليتي كه به ساختار خدماتي محول شده است ، کمک میکند تا اگر مشكلي پيش آمد ، بتوانيم در اصلاح آن كمك كرده و نقش داشته باشيم .
مفهوم پنجم كمك مي كند كه اختيارا های خود را در خدمت به معتادان گمنام مسئولانه واگذار كنيم . از طريق به كارگيري مفهوم پنجم . ما با خدمتگزاران مورد اعتماد خود قراردادي ساده و صريح مي بنديم . از همان ابتدا ، خدمتگزاران مي دانند كه از آنها چه مي خواهيم و انتظار داريم چه تصميماتي را خودشان بگيرند و تا چه حدي براي كار خدماتي كه از جانب ما انجام مي دهند پاسخ گويشان مي دانيم . به كارگيري مفهوم پنجم وظيفه اي نيست كه آسان گرفته شود . مفهوم پنجم از ما مي خواهد به دقت خدمتي را كه مي خواهيم انجام شود مورد نظر قرار دهيم; كسي كه بايد اين كار ار انجام دهد مشخص كنيم; اختيار لازم جهت انجام كار را واگذار نمائيم و مراقب پاسخگوئي براي انجام وظايف باشيم . به كارگيري آگاهانه مفهوم پنجم به سعي و كوشش نياز دارد ، اما نتايج آن به زحمتش مي ارزد.
متن کامل مفهوم پنجم از کتاب خدمات محلی ( چاپ 1385 ) Huh
وقتي ما تصميم مي گيريم كه يك وظيفه خدماتي خاص بايد انجام شود و به وضوح می گوئيم كه كدام خدمت گزار مورد اعتماد يا هيئت خدماتي يا كميته ، اختيار انجام اين وظيفه را دارد ، از سردر گمي بي مورد جلوگيري مي نمائيم . آن گاه دو كميته نخواهيم داشت كه سعي در انجام يك كار واحد داشته باشند . و دوباره كاري كنند و بر سر حدود اختيارات با يكديگر مجادله كنند . گزارش هاي هر پروژه ، مستقيم از يك منبع تصميم گيري ارائه مي شود ، كه حاوي بهترين اطلاعات ممكن است بدين گونه مسئوليت خدماتي محول شده ، سريع و دقيق انجام خواهد شد ، چون ديگر پرسشي در مورد اين كه چه كسي مسئول انجام آن است وجود نخواهد داشت . اگر مشكلي هم در پروژه ظهور كند. دقيقا مي دانيم براي رفع آن به كجا مراجعه كنيم . وقتي روشن می كنيم كه اختيار هر مسئوليت خدماتي به چه كسي واگذار شده است از عهده انجام مسئوليت ها بخوبي برخواهيم آمد .
وقتي که محدوده تصميم گيري را براي هر مسئوليت خدماتي تعريف كنيم ، محدوده پاسخگوئي را نيز مشخص كرده ايم . همان طور كه پيشتر در مفهوم چهارم ديديم و در مفهوم هشتم نيز با آن روبرو خواهيم شد ، پاسخ گوئي ويژگي اصلي خدمت در NA است . وقتي به خدمتگزاران مورد اعتماد خود مسئوليت انجام وظيفه خدماتي خاصي را مي دهيم ، آنها را براي اختياري كه به آنها واگذار كرده ايم نيز پاسخگو مي دانيم . از آنها انتظار داريم كه در دسترس باشند; پيوسته پيشرفت خود را گزارش كنند و با ما در مورد مسئوليت هاي خود مشورت نمايند.
پاسخگوئي بدان معنا نيست كه به كسي اختياري بدهيم و زود آن را پس بگيريم . بلكه به اين معني است كه مي خواهيم از تصميم گيري هاي خدمتگزاران مورد اعتمادمان براي انجام وظيفه اي كه بدان ها محول كرده ايم باخبر باشيم . ما مي خواهيم امكان تاثير گذاري بر تصميمات ، را داشته باشيم ، به خصوص اگر مستقيما بر ما اثري داشته باشند و اطلاعات ما در مورد هر مسئوليتي كه به ساختار خدماتي محول شده است ، کمک میکند تا اگر مشكلي پيش آمد ، بتوانيم در اصلاح آن كمك كرده و نقش داشته باشيم .
مفهوم پنجم كمك مي كند كه اختيارا های خود را در خدمت به معتادان گمنام مسئولانه واگذار كنيم . از طريق به كارگيري مفهوم پنجم . ما با خدمتگزاران مورد اعتماد خود قراردادي ساده و صريح مي بنديم . از همان ابتدا ، خدمتگزاران مي دانند كه از آنها چه مي خواهيم و انتظار داريم چه تصميماتي را خودشان بگيرند و تا چه حدي براي كار خدماتي كه از جانب ما انجام مي دهند پاسخ گويشان مي دانيم . به كارگيري مفهوم پنجم وظيفه اي نيست كه آسان گرفته شود . مفهوم پنجم از ما مي خواهد به دقت خدمتي را كه مي خواهيم انجام شود مورد نظر قرار دهيم; كسي كه بايد اين كار ار انجام دهد مشخص كنيم; اختيار لازم جهت انجام كار را واگذار نمائيم و مراقب پاسخگوئي براي انجام وظايف باشيم . به كارگيري آگاهانه مفهوم پنجم به سعي و كوشش نياز دارد ، اما نتايج آن به زحمتش مي ارزد.
متن کامل مفهوم پنجم از کتاب خدمات محلی ( چاپ 1385 ) Huh
تالار گفتمان انجمن بانیان بهبودی