2013-10-17، 08:57
در زمان گذشته ما هيچ تصميمي را خودمان نمي گرفتيم در واقع ما تحت تاثير رفتار گفتار و افكار ديگران زندگي مي كرديم ما قدرتي براي تصميم گيري نداشتيم در گذشته برخي از كارهاي ما از روي ترس بود مثل ورزش كردن وبعضي ازكارهارا مجبور بوديم انجام دهيم مثل كاركردن ودر تمامي زندگي ما بيماري ما تصميم مي گرفت .هميشه در ذهنمان عكس عملي صورت مي گرفت كه فقط در راستاي تاييد وتوجه ديگران حركت مي كرديم با اين آشنايي كه از خودمان پيدا كرديم آيا باز هم مصمم هستيم كه خودمان مي توانيم از پس تمامي كارهايمان بر بياييم يا اينكه سعي مي كنيم تسليم اصول شويم.ما متوجه شديم كه قدرت تصميم گيري را از دست داده ايم وآن قدرت از دست رفته را مي توانيم در زندگي جديدمان وبا برنامه به دست بياوريم وبراي اولين بار بدونه توجه به ديگران خودمان براي خودمان تصميم بگيريم واين تصميم را در زندگي از مرحله ذهنيت به مرحله اجرا وعمل بگذاريم ما بايد در نظر داشته با شيم كه اين تصميم حياتي ترين تصميم زندگي ما است كه ما در زندگي وبهبوديمان براي خودمان مي گيريم.مشوق ما در به اجرا گذاشتن اين تصميم ايمان حاصله از برداشت دو قدم قبلي است. امروز هر گاه احساس كرديم كه آماده گرفتن اين تصميم شده ايم با راهنايمان صحبت مي كنيم وبر روي قدمهاي بعدي كار مي كنيم.با توجه به اعضاء مشاركت مي كنيم تا جايي كه بتوانيم از اين منابع كسب بينش ودانش وتجربه كنيم اما در نهايت اين تصميم رابراي زندگي خودمان انجام مي دهيم .وبايد توجه داشته باشيم كه اين تصميم به صورتي است كه براي به اجرا گذاشتن آن به عقل ومنطق نمي توان اتكا كرددر حقيقت اين انتخابي است كه از قلبمان آرزوهايمان واحساساتمان سر چشمه گرفته است كه در آنجا هم منطق چندان استفاده اي ندارد. كاركردن قدم سوم با يك راهنما باعث خواهد شد كه ما احساس كنيم اين تصميم قسمتي از وجودما شده است ودر درون ماست وبه همان شكل كه ما در درك از خداوند آزاد هستيم وحق داريم كه هر نوع برداشت ودركي از نيروي برتر داشته باشيم در اجرا گذاشتن اين تصميم نيز آزاد هستيم .در قدم سوم ما با تصميم گرفتن كه اراده وزندگي خود را به مراقبت خداوند بسپاريم اگر در اين تصميم صادق باشيم تغييرات مثبتي در زندگي خود خواهيم ديد .؟
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه